جزئیات 4 طرح فناوری مجازی در سینمای کشور

مسئول طرح فن‌آوری اطلاعات معاونت سینمایی تشریح کرد:
جزئیات 4 طرح فناوری مجازی در سینمای کشور
خبرگزاری فارس: مسئول طرح فن‌آوری اطلاعات (تکفا) معاونت سینمایی ارشاد با تشریح جزئیات طرح‌های اجرا شده در این معاونت از ساماندهی تبلیغات اینترنتی سینمایی خبر داد.
«مهدی بهفر» در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی فارس، جزییات چهار طرح را که امسال در عرصه فن‌آوری مجازی در سینمای کشور رخ داده است، تشریح کرد:

* استقبال بالای جهانی از پخش اینترنتی مراسم مختلف جشنواره

بهفر در مورد پخش زنده مراسم‌های جشنواره بیست و ششم فجر از اینترنت گفت: با توجه به اینکه هر سال عده زیادی برای دیدن مراسم‌های جشنواره‌ مشکل داشتند و برنامه‌ها پخش زنده نداشت، در فاصله 6 ماه مانده به جشنواره تصمیم گرفتیم برای اولین بار در کشور پخش زنده را در اینترنت تجربه کنیم. البته به علت آماده‌ نبودن زیرساخت‌های اینترنتی در کشور، این تجربه مشکلاتی داشت، ضمن اینکه مخاطبان همزمان این برنامه زیاد بود و این مساله، خود ایجاد مشکل می‌کرد.
وی افزود: اولین تصمیم ما این بود که امکاناتی را برای استفاده بیست هزار نفر کاربر از برنامه‌ها، به وجود بیاوریم. در این راستا از کاربران علاقه‌مند ثبت نام شد و 9700 نفر عضو شدند.البته سایت برای مخاطبان مختلف امکانات مختلفی را در نظر گرفت. مخاطبانی که از اینترنت‌های خانگی (Dial-up) استفاده می‌کردند، امکان شنیدن صدای مراسم‌ها را داشتند و برای افرادی با اینترنت باند پهن در سرعت‌های 64،‌128 و 256kb سه سطح کیفیت قرار دادیم که نه هزار نفر با این امکانات مراسم افتتاحیه را به صورت زنده مشاهده کردند.
بهفر در مورد درصد مخاطبان افتتاحیه جشنواره گفت: 89 درصد از آمریکا، 18 درصد از ایران ، 16 درصد ازاروپا و یک درصد از امارات متحده عربی بینندگان افتتاحیه جشنواره فجربودند و این تعداد مخاطب ما را شگفت زده کرد. از لحظاتی پس از مراسم پخش مجدد آن را در سایت گذاشتیم که این پخش مجدد چهار هزار نفر بیننده داشت. مراسم نیز پس از آن به صورت کلیپ‌های مجزا با قابلیت‌ بارگذاری روی سایت قرار گرفت که از آن بخش هم استقبال خوبی شد.
وی در مورد اختتامیه بخش بین‌المللی جشنواره فیلم فجر گفت: در اختتامیه بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر3500 نفر این برنامه را به صورت زنده دیدند که 63 درصد از آمریکا، 14 درصد از ایران و 24 درصد از اروپا بینندگان این برنامه بودند. ضمن این که این برنامه با ترجمه همزمان با دو زبان انگلیسی و فارسی قابل دریافت بود.
در بخش اختتامیه بخش ملی جشنواره نیز شانزده هزار و هفتاد نفر این برنامه را دیدند. 20 درصد از آمریکا، 63 درصد از ایران، 7 درصد از اروپا و 5 درصد از امارات متحده عربی مخاطبان این برنامه بودند که بعد از برنامه 5 هزار نفر پخش مجدد آن را دیدند و کلیپ‌های آن را بارگذاری کردند. البته بدون پخش مجدد و دانلود کلیپ برای اعضای سایت امکانپذیر است و کاربران مهمان تنها می‌توانند پخشهای زنده را مشاهده کنند.
وی گفت: پخش مراسم تجلی اراده ملی هم از طریق سایت انجام شد که دو هزار نفر آن را دیدند.

بهفر گفت: این اولین تجربه پخش زنده برنامه‌های جشنواره فیلم فجر روی اینترنت بود که استقبال زیادی از‌آن شد.

وی متذکر شد: از سال آینده هم قرار است پلاتویی در سینمای مطبوعات داشته باشیم و گزارش‌ها، نشست‌های خبری و اتفاقات سینمای مطبوعات به صورت مستقیم در سایت به صورت زنده پخش شوند.

* فعالیت سامانه پیام کوتاه ادامه می‌یابد

بهفر در بخش دیگری از گفت‌وگو با فارس اظهار داشت:‌ سامانه پیام کوتاه 200007 نیز سامانه‌ای است که در جشنواره بیست و ششم فیلم فجر راه اندازی شد. البته این شماره تنها منحصر به ایام جشنواره فجر نیست و قرار است از این به بعد بخشی از اطلاع‌رسانی‌های سینمای ایران از طریق این سامانه ارسال پیام صورت بگیرد.

وی افزود: در ایام جشنواره مردم با درج نام سینما و تاریخ می‌توانستند جدول پخش فیلم‌های روز را گرفت که 123 هزار پیام کوتاه در پاسخ به درخواست مخاطبان در طول جشنواره ارسال شد. در حال حاضر با فرستادن نام سینما به این شماره می‌توان نام فیلم‌ها و سانس‌های نمایش فیلم را دریافت کرد. این سامانه قابلیت دریافت پیام به دو زبان انگلیسی و فارسی را دارد و به جز نام سینما، با نام فیلم نیز قابلیت کار را دارد و با فرستادن نام فیلم می‌توان نام سینما، شماره تلفن و سانس نمایش فیلم را دریافت کرد.

بهفر ادامه داد: این امکانی است که تمام مخاطبان می‌توانند در طول سال از آن استفاده کنند و با فرستادن یک پیامک خالی نیز، طرز استفاده از این سامانه را دریافت می‌کنند. با فرستادن کلمه فیلم نیز، مشترکان می‌توانند از تمام فیلم‌های در حال اکران مطلع شوند. این یک ضرورت اطلاع‌رسانی در سینمای ایران بود که کار تماشای فیلم را برای مردم بسیار راحت می‌کند.

وی گفت: این سامانه با دو کد a و b عضو می‌پذیرد و در جشنواره بیست وششم فیلم فجر لحظه به لحظه وقایع به صورت پیامک ارسال می‌شد و چهل و پنج هزار پیامک به مشترکان رسید. a اخبار اکران را به صورت کامل ارسال می‌کند و سرویس b نیز اخبار و اطلاعات سینمایی را می‌فرستد.

* نسخه کامل نرم‌افزار سیمرغ در نوروز 87 عرضه خواهد شد

مشاور معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئول طرح فن‌آوری اطلاعات(تکفا)در بخش دیگری از گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: نرم‌افزار سیمرغ نیز برای اطلاع‌رسانی از طریق تلفن‌های همراه ساخته شده است. در فهرست این نرم‌افزار نام تمام سینماها به صورت الفبایی موجود است و امکانات جانبی زیادی نیز در آ‌ن وجود دارد.
وی گفت: همچنین امکان تماس با سینما، نقشه سینما و موقعیت آن در تهران و اطلاع رسانی در مورد فیلم‌های سینماها در این نرم‌افزار موجود است و لیست فیلم‌های قابل پخش نیز به تفکیک سینماها در بخش دیگری از نرم‌افزار قابل دسترسی است.
وی ادامه داد: نسخه آزمایشی این نسخه در ایام جشنواره فجر عرضه شد و نسخه کامل آن در ایام نوروز 87 عرضه خواهد شد که قابلیت به روزرسانی از طریقه پیامک و ارسال نظر خواهی را دارد. طراحی و ساخت این نرم‌افزار نیز در ایران انجام شده و با توجه به نیازهای سینمای ایران کار می‌کند.

* سایت ایران فستیوال، مرجعی برای همه جشنواره‌ها خواهد شد

مهدی بهفر به فارس گفت: سایت ایران فستیوال، سایت دفتر جشنواره‌ها و مجامع سینمایی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و اشاد اسلامی است. این سایت سال 82 راه اندازی شد ولی بخش‌های آن به روز و کامل نبود. امسال با طراحی مجدد، این سایت تبدیل به مرجع جشنواره‌های فیلم و عکس ایران شد و اخبار تمام جشنواره‌ها در این سایت به صورت لحظه به لحظه در این سایت منعکس می‌شود.

وی افزود: این سایت، سایت مرجعی برای جشنواره‌ها و اتفاقات جشنواره‌ای خواهد بود و تمام وقایع مربوط به هر جشنواره در آن منعکس خواهد شد.

* تبلیغات اینترنتی سینمایی ساماندهی می‌شود

مسئول طرح فن‌آوری اطلاعات(تکفا) همچنین گفت: یکی از اتفاقاتی که ما پی‌گیری می‌کنیم، بحث تبلیغات اینترنتی برای کمک به اقتصاد سینمای کشور است. تبلیغات هزینه بالایی برای تهیه کننده دارد که برای تلویزیون و بیل‌بورد و امثال آن باید پرداخت کنند، اما قشر عظیمی از مخاطبان، مخصوصا مخاطبان جوان با اینترنت سر و کار دارند که بستر تبلیغات خوبی برای سینما هستند و از وبلاگ‌ها تا سایت‌های رسمی را رصد می‌کنند.
وی گفت: در حال بررسی طرحی هستیم که از سایت‌های رسمی تا سایت‌های عامه پسند را در برمی‌گیرد و درصددیم تا این طرح، همه نوع اطلاع‌رسانی ( اعم از آلبوم عکس، زمان نمایش، سینماها و ...) را برای فیلم‌های سینمایی با هزینه مناسب انجام دهد و هر کس اطلاعاتی در مورد فیلم‌های در حال اکران می‌خواهد به آن مراجعه کند و در موتورهای جستجو نیز قابل بررسی باشد.
بهفر در پایان گفت: هدف ما از این کار، ارتباط با مخاطب است تا رابطه‌ای دو طرفه انجام بگیرد و تبلیغات به صورت بی هدف انجام نشود. نظردهی مخاطبان به این سایت باعث ارتباط دو طرفه می‌شود و می‌توان با توجه به ذائقه مخاطبان، فیلم‌هایی را که برای دیدن به آنها پیشنهاد کرد.

دره سیلیکون-۱

مسعود بینش

آنچه امروز به نام دره سیلیکون(SILICON VALLEY) نامیده و شنـــاخته می شود منطقه ای است در حدود 70 کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومه سانتا کلارا کالیفرنیا. این منطقه اقتصادی و غنی از لحاظ کشاورزی که در شمال غربی دره پالو آلتو(PALO ALTO) واقع شده، نواری است به طول 45 کیلومتر و عرض 15 کیلومتر و در حد فاصل خلیج سانفرانسیسکو در شرق و کوههای سانتاکروز در غرب و ساحل جنوب شرقی محصور شده و بین شهرهای سانفرانسیسکو و سن خوزه قرار گرفته است. زمانی آن منطقه با درختان آلو، زردآلو و گردویش شناخته می شد و به دره قلبهای مشتاق شهرت داشت. این وضعیت حتی تا پایان جنگ جهانی دوم نیز ادامه داشت به گونـــه ای که صنایع اصلی در اطراف سن خوزه عمدتاً صنایع فرآوری غذا بود.

تولد دره سیلیکون
آنچه سرنوشت این منطقه کشاورزی و خوش آب و هوا را تغییر داد، همجواری با دانشگاه استنفورد بود، دانشگاهی که در سال 1891 توسط (LELAND STANFORD) تاسیس شده بود و امروز یکی از بهترین دانشگاههای آمــریکا به شمار می رود. برخی استادان و دانش آموختگان این دانشگاه عامل تغییر سرنوشت این منطقه و تبدیل آن به یکی از مهمترین مراکز صنعتی و اقتصادی جهان بودند.

دره سیلیکون امروز مرکز اقتصاد اینترنت و یک منطقه فناوری برتر است که توسعه فناوری اطلاعات وارتبـاطات از آنجا شروع و عرضه می شود. محل تولد دره سیلیکـون را گاراژی می دانند که در دهه 1930 دو دانشجوی مهندسی دانش آموخته دانشگاه استنفورد یعنی دیوید هیولت و ویلیام پکارد فعالیت کاری خود را از آنجا آغاز کردند. این گاراژ در خانه شماره 367 خیابان آدیسون شهر پالوآلتو کالیفرنیا واقع بود.

از قوانین گاراژ تا راهHP
گاراژ کوچک شهر پالوآلتو محل تولد شرکت هیولت - پکارد (HP) ، اکنون به عنوان نمـــــاد و محل تولد دره سیلیکون شناخته می شود. این اتفاق در سال 1937 روی داد اما ثبت HP به عنوان یک شرکت ده سال بعد در سال 1947 انجام گرفت. فروش شرکت در سال نخست تاسیس 5369 دلار با سودی معادل 1563 دلار بود. کارکنان HP در سال 1950 به 1460 نفر رسید که 70 نوع محصول مختلف را تولید می کرد و دومیلیون دلار درآمد داشت. این تعداد در سال 1964 به 7500 نفر و 1500 نوع محصول رسید.

درسال 1966 رایانهHP 2116A با ظرفیت8K حافظه به قیمت 30 هزار دلار از سوی شرکت به بازار روانه شد. اولین سری ماشین حساب HP 9100 با صفحه نمایشگر به قیمت 5/000 دلار در سال 1968 عرضه شد. اولین ماشین حساب علمی جیبی نیز در سال 1972 توسط شرکت به بازار عرضه شد. تعداد کارکنان در سال 1970 به 16 هزار نفر رسید. اولین رایانه 32 بیتی رومیزی تحت عنوانHP 9000 توسط شرکت در سال 1982 ساخته و عرضه شد.

برای نخستین بار رایانه های شخصی صفحه تماسی تحت عنوانHP 150 در سال 1984 توسط شرکت ارائه شد. دوسال بعد از سوی شرکت ماشین های فاکس و همزمان اولین چاپگر لیزری عرضه شد. تاکنون بازار مسلط این نوع چاپگرها منحصراً در اختیارHP بوده است. امروزه گاراژ کوچک هیولت - پکارد به شرکت عظیم رایانه ای HP تبدیل شده که در تولید و عرضه تجهیزات فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان پیشتاز است. این برتری و پیشتازی تنها به جنبه هایی که برشمرده شد محدود نمی شود بلکه این شرکت از لحاظ توجه به مبانی مدیریتی و تحول آن در اداره کسب و کار بر نحوه اداره بسیاری شرکتهای پس از خود تاثیر داشته است.

سخنی که دیوید هیولت در سال 1990 برزبان آورد بی تردید حقیقتی آشکارا در خود داشت. او گفت؛ وقتی به گــذشته کاری خود می نگرم، مفتخرم به اینکه شرکتی را تاسیس کرده ام که باارزشها، عملیات و موفقیتهایش به راه دیگر شرکتها اثر گذاشته است. براستی نیز چنین است. اکنون شرکتHP بزرگترین شرکت در دره سیلیکون و از عظیم ترین شرکتهای فناوری اطلاعات در جهان است با 125 هزار عضو و 50 میلیارد دلار فروش سالانه. پیشتازی شرکت جنبه دیگری نیز داشته است و آن ابداع شیوه مدیریتی است که به سبک مدیریت دره سیلیکون موسوم شده و متفاوت از سبکهای پیشین مدیریت و حاوی نکات درس آموز بسیار است. این شیوه از همان روزهای نخست راه اندازی گاراژ کوچک به عنوان کارگاه هیولت و پکارد خود را نشان داد و به قوانین گاراژمعروف گشت. برخی از این قوانین عبارت بود از:

باور کنید که می توانید دنیا را تغییر دهید؛
سریع کار کنید، جعبه ابزار را قفل نکنید، همه وقت کار کنید؛
بدانید چه موقع تنها کار کنید و چه موقع جمعی؛
به کارکنان و همکاران خود اعتماد کنید؛
ایده ها را مشارکتی سازید؛
سیاسی نباشید، کاغذبازی نکنید؛
مشتری است که مشخص می کند کیفیت کار چگونه باید انجام شود؛
راههای متفاوتی برای کارکردن اختراع کنید؛
هرروز دین خویش را ادا کنید؛
باور کنید که در صورت باهم بودن هرکاری می توان انجام داد.
در سال 1957 که شرکت به ثبت رسید و عمومی شد، هیولت و پکارد اصول مدیریت خود را در کتابی که دیوید پکارد تحت عنوان راه HP » منتشر کرد ارائه دادند. راهHP که توسط پکارد تشریح شده بر محور اعتماد دور می زند. پکارد معتقد است اعتماد محور راهی است کهHP براساس آن کسب و کار خود را پیش می برد. بازبودن درها و انبارها نشانه ای از اعتماد است. او این سخن را زمانی بر زبان راند که یک انبار را قفل شده دید. قفل را باز کرد و آن را به همراه یک یادداشت روی میز مسئول مربوطه گذاشت و نوشت اتاق قفل شده هماهنگ با تفکرHP نیست. آنها معتقد به استخدام بهترین ها و گماردن افراد مناسب در مشاغل مناسب بودند. هدف از کسب و کار در نظرآنها دستیابی به ثروت نیست بلکه انجام یک خدمت یا ارائه یک محصول مورد نیاز است که از طریق آموزش مستمـر کارکنان و مدیریت فرآیندها بـه دست می آید.

پدر دره سیلیکون
در دهه 1930 پروفسور فرد ترمن(FRED TERMAN) استاد مهندسی برق دانشگاه استنفورد متوجه فقدان فرصتهای شغلی در منطقه برای دانش آموختگان رشته مهندسی دانشگاه شد، به گونه ای که آنان مجبـــــور می شدند برای یافتن شغل به ساحل شرقی بروند. آنچه او به عنوان راه حل برای رفع این مشکل در نظر داشت راه اندازی فعالیتهای فناوری در محل بود. اولین اقدام او در این زمینه تشویق شدید شاگردانش به تاسیس شرکت توسط آنها در منطقه بود. از جمله شاگردان بااستعداد او که سخن استاد خود را پذیرفتند و هسته اولیه دره سیلیکون را باتاسیس شرکت خود بنیان گذاشتند ویلیام هیولت و دیوید پکارد دانشجویان مهندسی برق دانشگاه بودند. گرچه دیوید پکارد پس از دانش آموختگی در سال 1934 به شرکت جنرال الکتریک در نیویورک پیوست اما ویلیام هیولت تا یکسال پس از دانش آموختگی نیز بااستاد خود پروفسور ترمن به کار تحقیقاتی در دانشگاه ادامه داد. او در این مدت کار طراحی و ساخت نوسان ساز صوتی را انجام داد. پکارد از جنرال الکتریک برگشت و با پیوستن به هیولت، با تشویق استاد خود به فکر عرضه تجاری نوسان ساز صوتی افتادند. آنها در سال 1937 در محل یک گاراژ که تنها فضای حضور یک خودرو را داشت شرکت کوچک خود را تاسیس کردند. سرمایه اولیه شروع کار این شرکت تنها 538 دلار بود. اولین مشتری عمده وسیله الکترونیک آنها که برای آزمایش تجهیزات صوتی به کار می رفت شرکت والت دیسنی بود که خرید 8 دستگاه نوسان ساز HP200A را برای ساخت فیلمFANTASIA به شرکت نوپا سفارش داد. این آغاز یک رشد بی پایان بود.

طی جنگ جهانی دوم پروفسور ترمن ارتباطات قوی و خوبی با مرکز کشور برقرار کرد و مدتی به آنجا رفت و پس از بازگشت به دانشگاه، موفق به بستن قراردادهای دولتی برای دانشگاه استنفورد و شرکتهای محلی شد. پس از جنگ، دانشگاه استنفورد دچار مشکلات مالی بود و برای تامین اعتبار جهت پاسخگویی به رشد سریع پس از جنگ به شدت به پول نیاز داشت. پروفسور ترمن برای حل مشکل تلاش می کرد. او ایده تاسیس پارک صنعتی استنفورد را از طریق اجاره بخشی از زمینهای دانشگاه به شرکتهای دارای فناوری برتر به مدت 99 سال مطرح کرد. گرچه استنفورد از لحاظ مالی ضعیف بود اما مالکیت بیش از 3240 هکتار زمینهای اطراف را داشت. بالاخره پارک صنعتی استنفورد به عنوان اولین پارک صنعتی جهان در سال 1954 تاسیـس شد که می توان به نوعی آن را هسته اولیه دره سیلیکون نیز نامید. این پارک صنعتی که در جوار دانشگاه تاسیس شده بود تسهیلاتی برای شروع کار شرکتهای تازه تاسیس فراهم می آورد و از لحاظ علمی و تحقیقاتی به آنها کمک می کرد. بدین ترتیب یک مرکز فناوری بالا در کنار یک مرکز دانشگاهی قرار گرفته بود.

پروفسور ترمن در سال 1958 نایب رئیس دانشگاه استنفورد شد. اوCARL DJERASSI یک دانش آموخته دانشگاه ویسکانسین را که معاون مرکز تحقیقات SYNTEX بود به کار گرفت. این دو در یک حرکت زنجیره ای، شرکتهای بیولوژیک و دارویی بسیاری در منطقه راه انداختند و بخش شیمی دانشگاه را به یکی از بهترینها در دانشگاههای آمریکا تبدیل کردند. بدین ترتیب SYNTEXیک شــــرکت بین المللی شد که مرکز آن در پارک صنعتی بود. شهرت و رشد فوق العاده پارک صنعتی استنفورد، بخش تحقیق و توسعه (R&D) صنایع و شرکتهای بسیاری از جمله جنرال الکتریک، کداک و شاکلی را به آنجا کشاند.

بسیاری از محققان، پروفسور فرد ترمن دانش آموخته و استاد دانشگاه استنفورد را پدر دره سیلیکون می دانند. گرچه ویلیام هیولت در مواردی دکتر فورست (LEE DE FOREST) را پدر دره سیلیکون می داند. او بااختراع لوله خلاء تقویت کننده در سال 1906 راه فعالیتهای رادیویی و الکترونیکی را گشود. هیولت کار عظیم دکتر فورست را چون ابرنواختر (PANAROMA) می دانست که بر تحولات آینده بشرتاثیر بسیاری خواهد گذاشت.

هیــولت مفهوم ابرنواختر را برای بیان عقیده اش در مورد تاریخ دره سیلیکون به کار می برد. البته امروز پس از چند دهه از اختراع تقویت کننده های صوتی، مفهومی که او درباره تاثیرش سخن گفته بود بر همه آشکار شده است.

مطابق اظهارنظر اشکلوسی(SHKLOVSKI) ستاره شناس، کل انرژی تولیدشده توسط تمدن بشری در 300 سال اخیر انقلاب صنعتی هنوز یکصدم درصد انرژی تشعشعی خورشید است که به سطح زمین رسیده است. اگر با یک رادیوتلسکوپ از فضای بیرونی به کره زمین نگاه شود، امواج متصاعده حاصل از فناوری ارتباطات از کره زمین بسیار شبیه انفجار و تولد یک ستاره جدید برروی سیاره سرد زمین است. آری زمین یک منبع نشر رادیویی در منظومه شمسی است و این همان تعبیر ابرنواختری است که هیولت به کار می برد.

وجه تسمیه
اصطلاح دره سیلیکون اولین بار در سال 1971 توسطDON HOEFLER ابداع شد. این روزنامه نگار در یک سلسله مقالات که برای نشریه هفتگی اخبار الکترونیک می نوشت این اصطلاح را برای بیان رشد قارچ گونه انبوهی از شرکتهای الکترونیک به کار برد که در منطقه سانتاکلارا تاسیس می شدند. حقیقت آن بود که با زنجیره ای از اختراعات که صورت گرفت همه چیز از سیلیکون ساخته شد. نیمــه هادی ها (SEMICONDUCTOR) در سال 1947 در آزمایشگاه BELL شرکتAT&T ، مدارهای مجتمع(INTEGRATED CIRCUITS) IC. در سال 1958 در کارخانه نیمه هادی FAIRCHILD و بالاخره اولین ریزپردازنده (MICROPROCESSOR) به نام تراشه 4004 (CHIP) در سال 1971 در شرکت اینتل. بدین ترتیب انقلاب رایانه آغاز شد.

طی دهه 50 برنامه های دفاعی در حوزه هوا- فضا والکترونیک به شدت باعث رشد منطقــه دره سیلیکون شد. رونق گــــرفتن کار وکسب نیمه هادی نام سیلیکون را بر تارک آن دره سرسبز نشاند. تهیه نیمه هادی توسط موسسات دفاعی کل تولید شرکتها را شامل می شد. شرکت هوا - فضای لاکهید در سال 1956 به پارک صنعتی آمد. این شرکت به دانشگاه کمک کرد تا بخش هوا - فضا را تاسیس کند و دانشگاه نیز مشاوره علمی و آموزشی به کارکنان آن شرکت را به عهده گرفت. بخشهای تحقیق و توسعه آی بی ام در سال 1952، ناسا در سال 1958 و زیراکس در سال 1970 به منطقه پارک صنعتی استنفورد واقع در دره سیلیکون آمدند.

از چرتکه تا رایانه
تاریخ رایانه به نوعی از هزاران سال قبل شروع شده است، از یک وسیله محاسباتی دست ساز به نام چرتکه که ابتدا در آسیا اختراع شد و امروزه حتی در برخی کشورها کاربرد نیز دارد. در سال 1964 بلزپاسگال ریاضیدان جوان فرانسوی یک وسیله مکانیکی ساده به صورت چرخ محاسبه گر برای جمع کردن اعداد ابداع کرد. لایب نیتزدر سال 1694 کار پاسگال را توسعه داد و ضرب و تقسیم را بر آن افزود. در سال 1823 اولین ماشین حل مسائل جبری توسط چارلز بابیج ساخته شد. اولین ماشین تحریر تجاری در سال 1868 توسط کریستوفر شولتز ابداع شد. در سال 1872 لرد کلوین اولین محاسبه گر آنالوگ را برای محاسبه ارتفاع مد در اسکله های انگلیس ساخت. اختراع دستگاه چاپ، تلگراف، تلفن، گرامافون، امواج رادیویی، بی سیم توسط گوتنبرگ، مورس، گراهام بل، ادیسون، هرتز و مارکنی در سال 1488، 1837، 1876، 1877، 1888 و 1894 به تکامل حوزه فناوری اطلاعات کمک کرد.

آغاز قرن بیستم زمان به ثمرنشستن تلاشهای صدها سال گذشته بود. در سال 1906 اولین سیگنال تقویت کننده از یک لوله خلاء توسط دکتر فوبت تولید شد. او را پدر الکترونیک نامیده اند و اشاره شد که حتی دیوید هیولت او را پدر دره سیلیکون می داند. در سال 1923 شرکت آی بی ام اولین ماشین تحریر برقی تجاری را عرضه کرد. سنگ بنای شرکت عظیم HP نیزدر سال 1937 در منطقه دره سیلیکون نهاده شد. در سال 1940 BERRY و ATANASOFT رایانه ای بااستفاده از لوله های خلاء طراحی کردند. سه سال بعد اولین رایانه تمام الکترونیک دیجیتالی به نامENIAC براساس سیستم دوتایی(BINARY) ساخته شد. وزن این رایانه 30 تن به ارتفاع 5 متر و طول 24 متر شامل 18هزار لوله خلاء و 500 هزار اتصال لحیم کاری شده به ارزش 487 هزار دلار بود که 5000 عمل جمع را در یک ثانیه انجام می داد. بدنیست بدانیم امروزه این همه تجهیزات در صفحه ای به اندازه یک کـارت جیبی جا مــــی گیرد در سال 1955 شاکلی نیمه هادی را در دره سیلیکون ساخت و یک سال بعد به همراه باردین و براتین برنده جایزه نوبل فیزیک به دلیل اختراع ترانزیستور شد. در سال 1957 شرکت نیمه هادی فایرچایلد تاسیس شد.

در آغاز دهه 60 ماشین حسابهای رومیزی ساخته شد. موس رایانه در سال 1963 توسط ENGLEBART ابداع شد. این وسیله در ابتدا نشانگر موقعیتX-Y خوانده می شد.
در سال 1968 شرکتHP اولین ماشین حساب HP9100 را با صفحه نمایشگر به قیمت 5/000 دلار عرضه کرد. اولین ریزپردازنده ساخت شرکت اینتل به نام 4004 توسط HOFF، MAZER،NOYCE وFAGGIN در سال 1969 عرضه شد. ریزپردازنده اینتل 8008 و 8080 به ترتیب در سالهای 1971و 1974 ساخته شد. زبان PL/I به عنوان اولین زبان برنامه نویسی برای تراشه 4004 توسط KILDALL در سال 1972 نوشته شد.

چگونه سیلیکون به دره آمد
در سال 1955 دانش آموخته دانشگاه استنفورد دکتر ویلیام شاکلی(SHOCKLEY) شرکت ترانزیستورسازی شاکلی را تاسیس کرد. او ترانزیستور را در آزمایشگاهBELL براساس اصل تقویت جریان الکتریکی بااستفاده از یک ماده نیمه هادی جامد ساخته بود. این ایده براساس این واقعیت استوار بود که جریان الکتریسیته را درون سیلیکـــــون می توان به صورت انتخابی کنترل کرد بـــــــه گونه ای که برخی مناطق هادی جریان و برخی مناطق مجاور عایق باشند. به این جهت لفظ نیمه هادی به آنها اطلاق شد و به صورت جایگزینی مناسب برای لوله خلاء غیرپایدار تجاری درآمد. اما جدالی داخلی در انتخاب یکی از دو ماده نیمه هادی سیلیکون و ژرمانیم بروز کرد.

شاکلی به شدت طرفدار ژرمانیم بود اما مهندسانش گوردون مور، شلدون رابرتز و اوژه کلاینر و دیگران سیلیکون را ترجیح می دادند. همین امر باعث شد آنها در سال 1957 شرکت شاکلی را ترک کنند. روبرت نویس نیز که مدت کمی با شاکلی کار کرده بود به هفت مهندس قبلی پیوست و به اتفاق آنها در سال 1958 شرکت نیمه هادی فایرچایلد را تاسیس کرد. فایرچایلد اولین شرکتی شد که تولید انبوه تراشه های سیلیکون را به صورت موفقیت آمیز انجام داد. در این تراشه ها، حافظه ساده ای به صورت سوئیچ روشن - خاموش ذخیــــره می شود. این همان چیزی است که امروزه به عنوان مدار مجتمع(IC) شناخته می شود. همین شرکت بود که هسته و زمینه تاسیس شرکتهای اینتلSIGNETIC ، (که امروزه نیمه هادی فیلیپس نام دارد) و AMD را فراهم آورد. این شرکتها اساس صنعت نیمه هــادی را تشکیل می دادند که بعدها نام دره سیلیکون را برای دره غنی کشاورزی کالیفرنیای شمالی به ارمغان آوردند.

در دهه 1960 فعالیتها برروی سری کوچک تراشه های مخصوص متمرکز بود و بنابراین، قیمت این محصولات بسیار بالا بود. اما حوزه جدید تجاری در دهه 1970 براساس استانداردسازی و مقیاس اقتصادی تولید با ساخت تراشه هایی با حافظه مخصوص (DRAM) توسعه یافت. گوردون مور و روبرت نویس پس از ده سال فایرچایلد را ترک کردند و با سرمایه آرتور راک شرکتی به نام اینتل را راه انداختند. در ابتدا شرکت تراشه یک کیلوبایتی DRAM را در سال 1971 و سپس در سال 1974 تراشه چهارکیلو بایتی را عرضه کرد. در سال 1979، 16 شرکت که پنج تای آن ژاپنی بودند برسر تولید و عرضه DRAM شانزده کیلوبایتی ارزان قیمت رقابت داشتند.

تراشه یا مدارهای مجتمع اینتل به زودی در صنعت به عنوان استاندارد پذیرفته شد. در دهه 70 هنگامی که اینتل واحد پردازنده رایانه (CPU) موسوم به 8008 را در 1973 عرضه کرد صنعت نیمه هادی متحول شد.
خصوصیت منحصر به فرد این تراشه آن بود که می توانست میلیونها و سپس میلیاردها سوئیچ روشن - خاموش را که اساس عملیات رایانه را تشکیل می دهد در خود داشته باشد. از آن تاریخ به بعد هردو سال چگالی تراشهRAM دو برابر شد. این موضوع به قانون مور معروف شد. اساس ابداع این تراشه برپایه تعدادی اختراع مهم استوار بود که پایان قرن بیستم را شکل داده بود. قیمتها رو به نزول داشت. تراشه 8088 که در سال 1975 صدوده دلار بود در سال 1977 به 20 دلار و در 1980 به 8 دلار تنزل یافت. تولید انبوه به عنوان یک استاندارد دره سیلیکون پذیرفته شده بود. اما در سال 1986 شرکتهای ژاپنی با بهبود مستمر در فرآیند و محصول و روابط خوب با مشتری و تامیـن کننده، تراشـــه های ارزانتر تولید کردند. تسهیلات و تجهیزات تولید به کشورهای با نیروی کار ارزان منتقل شد.

مردان آینده به چه می اندیشند؟

[ سید علیرضا حجازی]


آینده اندیشی به عنوان یکی از ضروریات انکار ناپذیر جهان معاصر، به عاملی تعیین کننده در سرنوشت فردی و اجتماعی انسان‎ها تبدیل شده است. بهره‎گیری از هنر یا دانش آینده دیگر نه به عنوان یک پیشنهاد، بلکه به عنوان یک راه حل آزموده شده توانسته است به جایگاه در خور توجهی در میان بسیاری از جوامع پیشرفته و توسعه یافته دست یابد.

امر به ظاهر ساده‎ای که پس از جنگ جهانی دوم تنها در قالب چند نشریه، مقاله و کنفرانس تحت عنوان ”آینده‎نگری” مطرح شد، با روندی شتابان به یکی از مهمترین رشته‎های دانشگاهی مبدل شد و ابعاد گوناگون دانش و فناوری را در نوردید.

اگر آینده‎اندیشی و آینده‎پژوهی را به عنوان علمی برای تمام علوم بپذیریم، در آن صورت مهمترین و اولین پرسش آن خواهد بود که چگونه می‎توان از این علم برخوردار شد. اگر چه امروزه دوره‎های دانشگاهی متعددی برای تحصیل در رشته مطالعات آینده در دانشگاه‎های معتبری مانند هاوایی یا آریزونا برگزار می‎شود؛ اما پیش درآمد تمامی این دوره‎ها داشتن روحیه آینده‎اندیشی و آینده‎گرایی است. بدون برخورداری از چشم‎اندارهای آینده‎گرا نمی‎توان در این عرصه گام نهاد و هر گونه کوششی اعم از علمی و غیر علمی محکوم به شکست خواهد بود.

اکنون این پرسش مطرح می‎گردد که چگونه می‎توان روحیه آینده‎نگری را در افراد علاقمند به این حوزه پدید آورد و گسترش داد؟ طبیعی است که مهمترین بخش از دوران حیات یک فرد مرحله‎ای است که در آن شکل گیری اندیشه و تفکر انفرادی صورت می‎گیرد، و این دوران چیزی نیست جز دوران کودکی.

اگر بتوان کودکان را از همان ابتدا به آینده و امور آن علاقمند کرد، خلاقیت و نوآوری را در آنان بیدار نمود و ذهن کنجکاو آنان را رو به سوی آینده حرکت و گسترش داد، می‎توان امیدوار بود که در آینده همین شیوه را در اندیشه خود ادامه دهند و نگاه خود را همواره رو به آینده تنظیم نمایند.

شاید به اعتقاد برخی از روان شناسان، کودکان به لحاظ شکل گیری قوای اندیشه‎ورزی و تفکر هنوز از تکامل و بلوغ عقلانی برخودار نشده باشند؛ اما یک چیز مسلم است و آن این که کودکان نیز می‎توانند متناسب با ظرفیت‎های عقلانی خود فکر کنند. حال اگر چشم انداز تفکر آنان را رو به سوی آینده جهت‎دهی کنیم و نیروهای کوچک ذهنی آنان را با گرایش‎های آینده نگرانه پرورش دهیم، می‎توانیم امیدوار باشیم که این آینده‎پژوهان کوچک در آینده‎ای نه چندان دور به آینده‎اندیشانی بزرگ تبدیل شوند.

هم اینک در برخی از کشورهای پیشرفته، آینده‎اندیشی به عنوان یکی از محورهای کلیدی در پرورش و تربیت کودکان مد نظر می‎باشد. کودکان را از سنین بسیار کم به گونه‎ای پرورش می‎دهند که ذهن آنان همواره نسبت به آینده هوشیار باشد. بر اساس مطالعات به عمل آمده چنین پرورشی دارای دستاوردهای بسیار گوناگونی برای کودکان و والدین انها بوده است که مهمترین آنها دقت نظر کودکان نسبت به پیامدهای اعمال خودشان است.

ذهن کودکان آینده‎اندیش به مرور به گونه‎ای توسعه می‎یابد که نسبت به پیامد کارهای خودشان دقیق می‎شوند و با تکامل قوای عقلانی پیش از انجام هر اقدامی پیامدهای احتمالی آن را در نظر می‎گیرند. بدین ترتیب آینده‎اندیشی به شکلی کاملاً طبیعی در آنان پدید می‎آید و توسعه می‎یابد.

حال با این چالش اساسی رو به رو می‎شویم که مردان آینده به چه می‎اندیشند؟ بخشی از اندیشه‎های کودکان بر مبنای ظرفیت‎های سنی و عقلانی متمرکز بر ساده اندیشی و زود باوری است. بخشی دیگر معطوف به تخیلات و اندیشه‎هایی است که تحقق آنها از نظر بزرگسالان بعید یا کاملاً غیر ممکن به نظر می‎رسد، اما دقیقاً همین تفکرات محال است که ممکن است مبنا یا ریشه‎ای از واقعیت در اندیشه‎های آینده گرا داشته باشند. تاریخ نشان داده است که بزگترین مخترعان و کاشفان همواره مورد تمسخر مردم معاصر خویش بوده‎اند، اما هنگامی که اندیشه‎های تمسخرآمیز آنان رنگی از واقعیت به خود گرفته است؛ یکباره تمسخرها به تشویق‎ها مبدل می‎شوند.

تشویق کودکان به بیان اندیشه‎هایشان ولو آن‎که غیر واقعی باشند، می‎تواند زمینه‎ها و استعدادهای خلاقیت نهفته در آنان را بیدار نماید و آنان را به انسان‎هایی خلاق تبدیل کند. هیچگاه نمی‎توانیم از یک کودک انتظار داشته بایم که در همان چارچوب‎های فکری به تفکر بپردازد که بزرگسالان یا والدین او می‎اندیشند و تفکر می‎کنند. بلکه باید انتظار داشته باشیم کودکان به چیرهایی کاملاً متفاوت از اندیشه‎های ما فکر کنند و آنان را در محقق ساختن این اندیشه‏ها یاری کنیم. هر کودک می‎تواند یک آینده‎اندیش یا یک آینده‎پژوه بالقوه و با استعداد باشد. این بر عهده والدین اوست که بتوانند با درایت و هوشمندی شایسته اندیشه‎های او را واقعی و ملموس سازند
منبع:www.ayandeh.com

آینده‌نگر آینده‌نگرها

 آلوین تافلر »
مترجم: گروه مترجمان میثاق مدیران



آلوین تافلر به عنوان یکی از پیشگامان جهانی تغییر و تحول شناخته می‌شود. او با وسواس زیادی همواره از نگارش کلماتی همچون «روند» و «پیش‌بینی» در نوشته‌هایش اجتناب می‌ورزد و بر این نکته اصرار می‌کند که هیچ کس به درستی نمی‌تواند بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. کار ویژه‌ توفلر ارایه‌ مفهومی از اثرات تغییر است. این امر‌ ریشه در دانایی، فن‌آوری، هنر و توانایی برخورد با نتایجی است که زمانی حاصل می‌شوند که تغییرات پیچیده‌ تکنولوژیکی و اجتماعی بر نگرش‌ها و منافع گسترده تاثیر می‌گذارند.

1928 تولد
1965 بکارگیری عبارت «شوک آینده» در مقاله‌ای به نام افق
1970-1969 کار به عنوان مشاور در شرکت At&T
1970 انتشار کتاب شوک آینده
1977 ایجاد مؤسسه‌ آینده‌ جایگزین به همراه کلمن بزولد و جیمز دیتور
1980 انتشار کتاب موج سوم
1986 کمک به ایجاد شرکت ایسیک – کول به عنوان نخستین سازمان غیر کمونیستی و غیر دولتی در شوروی سابق
1990 انتشار کتاب تغییر قدرت
1993 انتشار کتاب جنگ و ضد جنگ
1996 ایجاد انجمن توفلر به عنوان یک بنگاه مشاوره‌ مدیریت

زندگی و دوره‌ شغلی
آلوین توفلر در سال 1928 متولد شد. اگر چه او مسافرت‌های زیادی داشته است اما تمام تحصیلات و تجارب کاری او در داخل ایالات متحده صورت گرفته‌اند. او استاد مهمان در بنیاد راسل سیج ، استاد مهمان در دانشگاه کورنل ، عضو هیات علمی دانشکده‌ جدید تحقیقات اجتماعی و یک مشاور بسیار موفق کسب و کار بوده است. او دارای چندین مدرک افتخاری است و کتب او جوایز بسیاری کسب کرده‌اند.
بخش اعظم کارهای توفلر همراه با همسرش یعنی هایدی خلق شده‌اند – این اولین نکته‌ای است که او همیشه بدان اشاره می‌کند. آنها دارای مشارکتی بسیار برجسته هستند: هر دوی آنها در دانشگاه نیویورک زبان انگلیسی خوانده‌اند و سپس به یک زندگی کولی‌وار پرداختند و پس از جنگ به روستای گرینویچ رفتند که در آنجا استعداد خود در سراییدن شعر و نگارش رمان را بروز دادند.
توفلر که در ابتدا قصد نداشت یک دانشمند بشود، در سنین جوانی متوجه ارزش علم و فن‌آوری در جهان مدرن شد و در نتیجه دوره‌ای را در مورد تاریخ فن‌آوری گذراند.
تافلر سال‌ها وفت خود را صرف روزنامه‌نگاری کرد و مطالب خود را در بسیاری از نشریات سیاسی، علمی و اقتصادی آن دوران نوشت. در سال 1960، او دعوت‌نامه‌ای از شرکت آی‌بی‌ام دریافت کرد تا مطلبی را در مورد مضامین بلند مدت اجتماعی و سازمانی رایانه بنویسد که همین موضوع او را با فن‌آوری‌های پیشرفته آشنا کرد. همین موضوع باعث شد که مطالب زیادی درباره‌ تغییر بنویسد که امروزه معروف‌ترین مطالب ذکر شده در باب این موضوع در سطح جهان هستند. کتاب موج آینده که نخستین کتاب ارزشمند درباره‌ تغییر است، تنها اندکی پس از تکمیل مقاله‌ آی‌بی‌ام، نوشته شد.

تفکر کلیدی
اگرچه او کتب زیاد و مقالات بی‌شماری منتشر کرده اما فلسفه‌ او و عقاید کلیدی او در سه کتاب خلاصه شده‌اند: شوک آینده (1970)، موج سوم (1980) و تغییر قدرت (1990). هر یک از این سه گانه کاری ارزشمند در نوع خود به شمار می‌رود اما آنها در کنار هم نشانگر عقاید توفلر درباره‌ تغییر به عنوان جریانی بی‌پایان هستند.
توفلر دیدگاه خود در مورد این سه‌گانه را چنین بیان می‌نماید: «موضوع اصلی، تغییر است یعنی آنچه که در قبال افراد و در زمانی رخ می‌دهد که کل جامعه‌ آنها خود را به سمت چیزی جدید و غیرمنتظره تغییر می‌دهد. شوک آینده به فرآیند تغییر می‌پردازد – چگونه تغییر بر افراد و سازمان‌ها تاثیر می‌گذارد. موج سوم بر مسیرهای تغییر متمرکز است – تغییرات امروز با ما چه می‌کنند. تغییر قدرت به کنترل رخ دادن تغییرات می‌پردازد -– چه کسی و چگونه تغییرات را شکل می‌دهد.»
علاوه بر ارایه‌ تحلیلی جامع از تغییر و بسیاری از مشکلات و چالش‌هایی که به دنبال دارد، این سه گانه مملو از امیدواری است. این کتاب‌ها استدلال می‌نمایند که تغییر سریع در پیرامون ما آن گونه که به نظر می‌رسد، تصادفی یا بی‌نظم نیست بلکه الگوها و عواملی شناخته شده در ورای آنها وجود دارند که باعث می‌شوند ما به شکلی «استراتژیک» به مقابله با تغییرات بپردازیم و از واکنش‌های خطرناک به رخدادهایی که با آنها مواجه می‌شویم، بپرهیزیم.

سه گانه: شوک آینده
توفلر توضیح می‌دهد که تاثیر تغییرات به سرعت رخ می‌دهند و از همین جا بود که عبارت شوک آینده وارد واژگان جهان شد و هم اکنون به شکلی گسترده از آن برای تشریح سردرگمی، ابهام و از دست رفتن توانایی تصمیم‌گیری استفاده می‌شود که بر افراد، گروه‌ها و کل جامعه در زمانی تاثیر می‌گذارد که آنها تحت سیطره‌ تغییر درآمده‌اند.
تافلردر پیش‌گفتار کتاب تغییر قدرت می‌نویسد: «تاریخ پیامدهای خاص خود را دارد که مستقل از مسیر حقیقی تغییر هستند. رخدادها و واکنش‌های سریع، اثرات خاص خود را دارند چه این تغییرات خوب تلقی شوند و چه بد.»
شوک آینده سی سال پیش نوشه شده و هم اکنون می‌توان از آن برای سنجش پیش‌بینی‌های توفلر استفاده کرد. آنچه که ما دریافتیم قابل توجه است: او فروپاشی خانواده‌ هسته‌ای، انقلاب ژنتیک، فروپاشی جوامع، از سرگیری تاکید بر تحصیلات و افزایش اهمیت دانش در جوامع را پیش‌بینی کرده بود.

موج سوم
شاید بتوان گفت که این کتاب نمایانگر مهم‌ترین نظریه‌ تافلر است که «موج سوم» را به دو موج بزرگ دیگر در توسعه‌ بشر افزوده است.
اولین موج شامل کشاورزی و تحولات انسانی از شکارچیان به افراد ساکن شده در مزارع است. این کار انسان را از تلاش دایم برای امرار معاش رها ساخت و ثبات و امنیت لازم برای توسعه‌ فنون و فن‌آوری‌ها که مبنای تمدن امروز هستند را فراهم آورد.
موج دوم، انقلاب صنعتی است که دربرگیرنده‌ حرکت به سمت روش‌های تولیدی و سازماندهی نیروی کار است که جهان صنعتی مخلوق آن است. بهره‌برداری از مواد اولیه، تولید انبوه و کاربرد فزاینده‌تر فن‌آوری، رفاه و سعادت را برای کشورهایی به دنبال داشته که از عهده‌ تغییرات لازم برآمده بودند.
موج سوم توفلر، تحولی پس از دوران صنعتی و مبتنی بر اطلاعات است که به گفته‌ او در دهه‌ 1950 آغاز شده است.
در موج سوم، تافلر یک پیش‌بینی غیر عادی را در مورد اثرات عمیق تکنولوژی و بیوتکنولوژی در اقتصاد و همچنین تغییراتی که ما هم اینک می‌توانیم در روش‌های تولیدی، بازاریابی و الگوهای کاری شاهد باشیم، بیان داشت. او توجه زیادی به پیش‌بینی توسعه‌ بازاریابی و افزایش قدرت مصرف‌کننده معطوف داشته بود. او حتی واژه‌ای جدید (prosumer) را ابداع کرد که ترکیبی از تولیدکننده (producer) و مصرف‌کننده (consumer) است.
در مقدمه‌ این کتاب، تافلر درباره‌ تغییرات نامنظم دهه‌ 1960 بحث می‌کند که فرهنگی از سوسیالیسم‌های متخاصم و ناسازگار، داده‌های تجزیه شده و تحلیل‌های متفاوت را در پی داشت و فضایی را ترسیم کرده که در آن، همیاری نه تنها مفید بلکه حیاتی است. همین نیاز به همیاری بود که توفلر را نسبت به موج سوم متقاعد می‌ساخت. توفلر مدعی است که این کتاب درباره‌ همیاری در سطحی کلان است که تمدن قدیم را به گونه‌ای تفسیر می‌نماید که بسیاری از ما در آن رشد کرده‌ایم و در عین حال تصویری دقیق و جامع از تمدن جدید که ما در بحبوحه‌ آن هستیم را ارایه می‌نماید.
او در ادامه‌ کتابش می‌نویسد: «جهانی که شاهد ظهور بسیار سریع ارزش‌ها و فن‌آوری‌های تازه، روابط ژئوفیزیکی جدید، سبک‌های زندگی تازه و روش‌های جدید ارتباطی است، نیازمند عقاید، طبقه‌بندی‌ها و مفاهیمی کاملاً تازه و نو است. ما نمی‌توانیم با روش‌های دیروز وارد جهان فردا شویم.»


تغییر قدرت
در این کتاب، که آخرین بخش از سه گانه است، تافلر تجزیه و تحلیل اولیه‌ خود را ادامه می‌دهد و به این موضوع می‌پردازد که چگونه افراد، سازمان‌ها و کشورها تحت تاثیر تغییراتی قرار دارند. او درباره‌ یک سیستم جدید قدرت می‌پردازد که جایگزین دوران صنعتی خواهد شد.
واژه‌ «تغییر قدرت» در معنا با واژه‌ «تغییر در قدرت» تفاوت دارد. به گفته‌ توفلر، «تغییر در قدرت» به معنای انتقال قدرت است اما «تغییر قدرت» به معنای تغییر در ذات و ماهیت قدرت است. تغییر قدرت تنها قدرت را انتقال نمی‌دهد بلکه آن را متحول می‌سازد.
کتاب تغییر قدرت، سه منبع قدرت را به ما یادآوری می‌کند: زور، ثروت و دانش. همه‌ شرکت‌ها در چارچوبی کار می‌کنند که توفلر آن را «حوزه‌ قدرت» می‌نامد و این سه ابزار قدرت در آن به طور مستمر به فعالیت خود ادامه می‌دهند. افزایش اهمیت دانش که در تمام این سه گانه به آن اشاره شده، تغییری عمیق را در توازن میان آنها باعث شده است.
کتاب تغییر قدرت هیچ گونه راه‌حل زودهنگامی در مورد مشکلات مرتبط با تغییر ارایه نمی‌دهد. توفلر درباره‌ تلاش‌های انجام شده برای حرکت افراد، شرکت‌ها و اقتصادهای ملی به سمت یک وابستگی تازه به علم و دانش بحث می‌کند. به اعتقاد او، حتی در صورت حل این تضادهای قدرت، باز هم همه‌ مشکلات حل نخواهند شد. او چالش‌های بیشتری را در نظر دارد زیرا تفاوت میان اقتصادهای «سریع» و «کند» همیشه وجود دارد.

آلوین تافلر در یک نگاه
سه گانه‌ توفلر همچنان تاثیرگذار است و در عین حال باید توجه داشت که آخرین کتاب از این مجموعه در سال 1990 منتشر شده است. اشتباه است که فکر کنیم کار توفلر در آن زمان شروع و به پایان رسیده است. مثلاً کتاب سازمان‌های سازگار که در سال 1985 منتشر شد، بر مبنای نتایج و یافته‌های توفلر در طول کار مشاوره‌ او بین سال‌های 1969 تا 1970 برای شرکت At&T بوده است. این گزارش که مدیریت ارشد آن را نادیده گرفته بود، بعدها به متنی تاثیرگذار تبدیل شد. این کتاب به موضوعاتی همچون تحول سازمانی و تطابق از طریق تمرکز بر نمونه‌ At & T می‌پرداخت.
کتب و مقالات زیادی پس از این سه گانه نوشته شده‌اند و پس از انتشار کتاب تغییر قدرت، بیش از پیش از نقش هایدی توفلر قدردانی شده است. آخرین آثار توفلر به صورت مشترک با دیگران نوشته شده‌اند.
کمک آنها به جهان سیاست موضوعی است که بسیاری از مفسران علم مدیریت آن را نادیده گرفته‌اند. بسیاری از رهبران مهم این نظرات را رعایت کرده‌اند و نقش بسزایی در توسعه‌ روابط شرق – غرب داشته‌اند. یکی از مهم‌ترین افرادی که این نظرات را پذیرفته و تحت تاثیر آنها قرار داشت، میخاییل گورباچف بوده است.
کتب توفلر سر از چین نیز درآورده‌اند و تا پیش از رخ دادن فاجعه‌ میدان تیانانمن ، تاثیر مثبتی بر سیاست این کشور گذاردند. البته هم‌اکنون این کتاب‌ها در چین ممنوع شده‌اند هر چند که ممنوعیت چنین کتاب‌هایی باعث افزایش فروش آنها می‌شود.
از دیگر کتب معروف تافلر طی ده سال گذشته می‌توان به مهم‌ترین آنها یعنی کتاب جنگ و ضد جنگ اشاره کرد. این کتاب که متمرکز بر جنگ است، به این نکته اشاره می‌نماید که تغییر در نحوه‌ اداره‌ کسب و کار که موازی با تحولاتی است که ما در زمان بروز جنگ تجربه می‌کنیم. همانند بخش‌های تجاری و تولیدی، بسیاری از تغییرات نظامی نیز ماحصل پیشرفت‌های حاصله در فن‌آوری اطلاعات هستند. عقاید توفلر در رخدادهایی همچون جنگ خلیج فارس به اثبات رسیده‌اند اما مهم‌ترین پیش‌بینی آلوین در مصاحبه‌ او با مجله‌ علوم نوین در مارس 1994 مطرح شد که در آنجا او از ناکافی بودن نیروی نظامی مرسوم در کنترل فعالیتهای تروریستی سخن گفته بود. برای روشن کردن این موضوع، او به نقل از یک افسر اطلاعاتی آمریکا گفت که اگر او 20 نفر و یک میلیون دلار پول داشت، می‌توانست در آمریکا را ببیند. هفت سال بعد، حوادث 11 سپتامبر اعتبار گفته‌های او را تصدیق کردند.

برای اطلاعات بیشتر

آثار برجسته ‌تافلر
کتب
شوک آینده – 1970
موج سوم – 1980
تغییر قدرت – 1990
جنگ و ضد جنگ – 1993

«اقتصاد پیشرفته نمی‌تواند بدون رایانه‌ها، سی ثانیه به حیات خود ادامه دهد.» آلوین تافلر
«صحبت کردن درباره‌ تغییر، ساده‌تر از اعمال آن است. مشاوره دادن راحت‌تر از مدیریت کردن است.» آلوین تافلر

منبع:www.ayandeh.com

ده آزمایش که جهان را متحول کرد

ده آزمایش که جهان را متحول کرد
رابرت ماتیوز

ترجمه: ع فخریاسرى

1 - هاینریش هرتز و کشف امواج رادیویى

تاریخ: 1888

در سال 1888 یک جرقه سوسوزن در محیط تاریک آزمایشگاهى در آلمان نویدبخش شروع یک انقلاب فنى با ابعادى بى سابقه شد. هاینریش هرتز فیزیکدان 31 ساله در انستیتو فنى کالسروهه یک مدار الکتریکى به وجود آورده بود که در گوشه آزمایشگاهش جرقه زد و او جرقه دیگرى را در گوشه دیگر اتاق درست روبه روى آن مشاهده کرد. هرتز وجود امواج نامریى انرژى الکترومغناطیس را نشان داد که قادرند به سرعت نور حتى در فضاى خالى حرکت کند. وجود این امواج را فیزیکدان اسکاتلندى جیمز کلارک ماکسولى 15 سال پیش از آن پیش بینى کرده بود و از آن زمان تا به امروز به صورت اساس و پایه شبکه جهانى رادیو، تلویزیون و مخابرات دور درآمده است.

2 - استانلى میلگرام و اطاعت از قدرت

تاریخ: 1961

در ژوئن 1961 یک آگهى در روزنامه اى در ایالت کنکتیکات از خوانندگان دعوت به شرکت در یک مطالعه علمى درباره حافظه کرد. آگهى را یک پروفسور 27 ساله روانشناس در دانشگاه ییل به نام استانل میلگرام داده بود، ولى آزمایش مورد نظر واقعاً آن طور که در بادى امر به نظر مى رسید نبود. به کسانى که در این تجربه شرکت داشتند گفته شده بود که موضوع مورد نظر تاثیر تنبیه بر روى یادگیرى است و آ نها را به اتاقى هدایت مى کردند که مردى را در آنجا با سیم هاى داراى الکترود بسته بودند و گفته مى شد مى توانستند شوک هاى دردناکى به او بدهند. سپس به شرکت کنندگان گفته مى شد که فهرستى از واژه هایى که با تداعى به دنبال یکدیگر مى آمدند به صداى بلند بخوانند و هنگامى که شاگرد مورد نظر در بازگویى آن واژه ها دچار اشتباه مى شد با هر اشتباه یک شوک الکتریکى به وى وارد کنند. این کار به کمک کنسولى با کلید هاى مختلف از 15 تا 450 ولت صورت مى گرفت. شرکت کنندگان که با دیوارى از شاگرد جدا شده بودند مى توانستند فریاد هاى ناشى از درد او را در پى هر بار وارد شدن شوک الکتریکى به دنبال اشتباه بشنوند. با بدتر شدن وضع و زجر کشیدن شاگرد مورد نظر بسیارى از شرکت کنندگان معترض شدند ولى دانشمند مسئول در پاسخ تنها مى گفت که آزمایش باید ادامه یابد و 65 درصد آنها هم به این کار ادامه دادند. با بالا رفتن میزان ولتاژ شوک هاى الکتریکى کم کم ضجه ها و فریاد ها تبدیل به سکوتى شوم شدند.

تنها پس از آن که آزمایش به پایان رسید، حقیقت به شرکت کنندگان گفته شد: این شاگرد اصلاً یک هنرپیشه بوده و درد و رنجى در کار نبوده است. میلگرام نشان داد که مى توان مردم عادى را اگر تصور کنند که مى توانند از مسئولیت شانه خالى کنند و آن را به مقامات واگذارند، به زجر دادن افراد غریبه تا حد مرگ تشویق و قانع کرد. در دهه 1960 تجربه میلگرام آب خنکى بود بر خشم ناشى از اعمال نازى ها. همان طور که رسوایى اخیر در مورد نحوه رفتار با زندانیان عراقى نشان داد، تجربه میلگرام هنوز هم اهمیت خود را از دست نداده است.

3 - انریکو فرمى و نخستین واکنش زنجیره اى هسته

تاریخ: 1942

فکر خارج ساختن انرژى مفید از اتم ها را برخى از برجسته ترین دانشمندان جهان از جمله اینشتین بسیار دور از دسترس مى پنداشتند تا آنکه از تجربه اى که مخفیانه در حیاط خلوتى در دانشگاه شیکاگو صورت گرفته بود خبر دار شد؟ در یک روز سرد ماه دسامبر 1942 فیزیکدان ایتالیایى و برنده جایزه نوبل انریکو فرمى کار ساخت نخستین رآکتور اتمى جهان را که تقریباً شکل کروى داشت به اتمام رساند. این رآکتور شامل چندین تن گرانیت و اورانیوم رادیواکتیو به همراه میله هاى مرکزى از جنس کارمیوم بود. اینها طورى طراحى شده بودند که مى توانستند نوترون هاى خارج شده توسط اتم هاى اورانیوم را که هر یک قادرند اتم هاى اورانیوم بیشترى را بشکافند، جمع آورى کنند و بدین ترتیب زنجیره اى از واکنش ها را موجب شوند که بالقوه قابلیت انفجارى دارند. هنگامى که فرمى دستور داد میله هاى کنترل به آرامى خارج شوند تا نوترون ها آنقدر زیاد شوند که بتوانند واکنش زنجیره اى را تداوم بخشند، رآکتور عظیم شروع به تولید نیرو کرد. فرمى گذاشت به مدت چهار و نیم دقیقه این جریان ادامه یابد. نیروى تولید شده به زور بیشتر از نیم وات مى شد، ولى بدین ترتیب ثابت شد که واکنش زنجیره اى واقعى است و مى توان آن را کنترل کرد. نیروى هسته اى هدیه اى بود که او به دنیا داد.

4 - تایید نظریه جاذبه اینشتین توسط ادینگتون

تاریخ: 1919

آلبرت اینشتین صبح روز هفتم نوامبر 1919 از خواب بیدار شد و یک باره کشف کرد که به عنوان درخشا ن ترین دانشمند جهان مورد تحسین همگان است. رسانه هاى جهانى نتایج تجربه اى را منتشر کرده که برترى نظریه جاذبه وى تحت عنوان «نسبیت عام» را بر قانون جاذبه نیوتن با چند صد سال سابقه نشان مى داد. بر طبق «نسبیت عام» جاذبه حاصل منحنى شدن مکان و زمان است که موجب خم برداشتن مسیر اشعه نورى مى شود که از نزدیکى هرجرمى عبور مى کند. آرتور ادینگتون اختر- فیزیکدان از دانشگاه کمبریج بر آن شد که با اندازه گیرى از کسوفى که در تاریخ مه 1919 اتفاق افتاد از ستارگان قابل رویت در نزدیکى خورشید این نظریه را ثابت کند. نظریه اینشتین اثر خم کننده اى در برابر آنچه که از نظریه نیوتن انتظار مى رفت را پیش بینى مى کرد ولى این هنوز بسیار ناچیز بود. یعنى معادل ضخامت یک تار مو که در فاصله 14 مترى ما قرار دارد! ادینگتون پس از ماه ها تحلیل تصاویر برداشته شده از کسوف اعلام کرد که جابه جایى بسیار ناچیزى که در محل ستارگان مشهود است نشان مى دهد که نظریه اینشتین بر نظریه نیوتن پیروز شده است. برخى تاریخ نگاران در آن زمان و بعد ها گفتند که گویا نتایج ادینگتون آن گونه اى که ادعا مى کرد روشن و صریح نبودند و این در حالى است که ادینگتون هیچ گاه تحسین خویش از اینشتین و نظریه اش را مخفى نمى کرد. اندازه گیرى هاى بسیار دقیق تر از آن زمان تاکنون بار ها صحت پیش بینى اینشتین را تایید کرده اند.

5 - آزمایش مایکلسون - مورلى

تاریخ: 1887

اگر در جاده اى با سرعت 70 کیلومتر در ساعت در حرکت هستید و اتومبیل دیگرى نیز با سرعت 70 کیلومتر در ساعت به سمت شما مى آید سرعت نسبى دو اتومبیل چقدر است؟ پاسخ آسان است، این طور نیست؟ 140 کیلومتر عقل سلیم هم این را مى فهمد. با این وجود در سال 1887 آلبرت مایکلسون و ادوارد مورلى نشان دادند که «عقل سلیم» را با شعاع نورى کارى نیست .آنها در پى یافتن «اتر» بودند، ماده اى که گفته مى شد عالم پر از آن است و تنها به خاطر آن است که نور مى تواند در خلا حرکت کند. آنها نتوانستند هیچ اثرى از «اتر» بیابند ولى کشف کردند که نور صرف نظر از آن که بیننده نسبت به آن چگونه حرکت مى کند همواره سرعت یکسانى دارد. این نتیجه گیرى برخى از دانشمندان را بر آن داشت که مطرح کنند تقصیر به گردن ابزار مورد استفاده از آزمایش است و ساختمان اتمى آن با حرکت زمین در فضا دستخوش تغییر مى شود. یک کارمند جوان اداره ثبت اختراعات در سوئیس به نام اینشتین تصور مى کرد که پاسخ این سئوال را مى دانست. او چنین استدلال مى کرد که سرعت نور از جمله سرعت هاى معمولى نیست، بلکه یک ثابت جهانى و براى تمام بینندگان یکسان است. این فکر او را به سمت نظر نسبیت خاص راهنمایى کرد که شامل حال همه چیز از الکترونیک تا mc2 = E مى شد.

6 - دالى گوسفند زاده شده از کلون

تاریخ: 1997

در فوریه 1997 تصویر یک گوسفند بر صفحات نخست روزنامه ها در سرتاسر جهان ظاهر گردید. این گوسفند که نامش دالى بود نخست کلون حیوان بالغ دیگرى بود: رونوشت ژنتیکى کاملى از DNA خارج شده از یکى از سلول هاى یک گوسفند ماده. چند ماه بعد همین تیم دانشمندان از موسسه روسلین در اسکاتلند دو بره دیگر زاده شده از کلون به نام هاى مولى و پولى را معرفى کردند که DNA آنها به وسیله مهندسى ژنتیک از یک انسان منتقل شده بود و لذا شیر آنها حاوى نوعى ماده لخته کننده خون بود که در درمان هموفیلى کاربرد داشت. این نخستین تجربیات همچون گام هاى بزرگى به سمت «داروسازى» به معناى تولید انبوه ترکیبات دارویى سودمند براى انسان توسط حیواناتى که به همین منظور «کلون» شده اند مورد تحسین و تمجید قرار گرفتند. لیکن بعد ها معلوم شد که دالى تنها مورد موفق از میان 300 مورد تلاشى بود که در انستیتو روسلین براى «کلون» کردن جنین حیوانات صورت گرفت. دالى در سال 2003 در حالى که تنها نیمى از عمر طبیعى اش را پشت سر گذاشته بوده درگذشت، در حالى که به دنبال خودنگرانى عمیقى درباره استفاده از تکنیک «کلون» براى خلق همه چیز از موش آزمایشگاهى تا انسان هاى «کامل» بر جاى گذاشت. این نگرانى ها پایایى تجارى آن را نیز زیر سئوال برد.

7 - اوسوالد آورى و DNA

تاریخ: 1944

زیست شناسان فرانک کریک و جیمز وات معمولاً به عنوان کسانى که راز حیات در شکل DNA موجود در سلول هاى زنده را کشف کردند شناخته مى شوند لیکن «سرنخ اساسى و مهمى که آنها را متوجه اهمیت DNA ساخت نتیجه آزمایشاتى بود که اوسوالد آورى و همکارانش در دانشگاه راکفلر در نیویورک انجام داده بودند. سال ها دانشمند DNA را به این دلیل که بیش از اندازه براى توضیح تنوع خیره کننده جهان ساده است رد مى کردند و در عوض بر این گمان بودند که این پروتئین ها هستند که اطلاعات ژنتیکى را منتقل مى کنند. لیکن آورى و همکارانش نشان دادند که همه در اشتباه بودند. در سال 1944 پس از سال ها آزمایشات توان فرسا بر روى باکترى ها نشان دادند که انتقال DNA از یک میکروب به دیگر موجب مى شود که صفاتش نیز منتقل شود. خیلى ها با این شواهد به شدت مخالفت کردند ولى کریک و واتسون بر آن شدند که این رشته حیاتى را دنبال مى کنند که حاصل آن جایزه نوبلى بود که نصیب این دو گردید. جالب است که بدانیم تنها نتیجه مخالفت منتقدین محروم شدن آورى از جایزه نوبل بود!

8 - جورج مندل و وجود ژن ها

تاریخ: 1857

نظریه داروین درباره تکامل در درک ما از زندگى بر روى زمین تحولى به وجود آورد. لیکن این فکر که چگونه صفات در میان نسل ها انتقال مى یابد همواره فکر داروین را مشغول مى داشت. در سال 1857 یک کشیش و راهب اتریشى به نام جورج مندل پاسخ این پرسش را یافت. او با آزمایشات دقیقى بر روى گیاهان نشان داد که هر دو والد گیاه به یکسان صفاتى را به فرزند خویش منتقل مى کنند و همین قانون بسیار ساده است که تنوع گسترده اى از ترکیبات بین صفات را موجب شده است. از این مهم تر او کشف کرده که صفات با یکدیگر ترکیب نمى شوند بلکه متمایز از یکدیگر باقى مى مانند. گیاهان بلند و کوتاه همواره گیاهانى را به وجود مى آورند که همواره در یکى از این مقوله قرار مى گیرند و نه بین آن دو. این نشان داد که صفات مذکور به صورت دستجات مشخص و مجزایى به ارث مى رسند که بعدها آنها را ژن خواندند لیکن جالب اینجاست که اهمیت یافته هاى مندل تا اوایل سده بیستم ناشناخته باقى ماند.

9 - ادوارد جنر و واکسیناسیون

تاریخ: 1796

در سال 1980 «سازمان جهانى بهداشت» بیانیه شگفتى آورى را منتشر ساخت. آبله بیمارى ویروسى که زمانى سالانه یک میلیون تن را به هلاکت مى رساند از کره زمین محو شده بود. نخستین پیروزى کامل و تمام عیار بر یک بیمارى همه گیر نتیجه مستقیم شاید مهم ترین آزمایشى بود که تاکنون صورت گرفته است. این آزمایش دویست سال قبل توسط پزشکى اهل گلوکستر شایر صورت گرفت. قرن ها بود که پزشکان در آسیا متوجه شده بودندکسانى که در معرض بیمارى آبله بودند، گاه مى توانستند در برابر آن محافظت شوند. در اوایل سده هجدهم این فکر توسط بانو مرى ورتلى مونتاگو، همسر دیپلماتى در ترکیه به انگلستان آورده شد. وى طرفدار «آبله اى» کردن عمدى مردم با استفاده از مقدار بسیار کمى از بافت آلوده بود. اگرچه این شیوه تا اندازه اى موثر بود ولى هنوز از هر هشت نفر که مبادرت به این کار مى کردند یکى به خاطر ابتلا به آبله کشته مى شد. جنر در فکر آن بود که ببیند مى توان مردم را با قرار گرفتن در معرض آبله گاوى که بیمارى ظاهراً مرتبط با آبله انسانى و بى ضرر است در برابر بیمارى آبله انسانى محافظت نمود. در 14 مه 1796 جنر مواد آلوده به آبله گاوى را وارد بریدگى روى بازوى کودک هشت ساله اى به نام جیمز پیپس نمود. پس ازگذشت ده روز پیپس دچار تب خفیف و سپس تاول هاى چرکى شبیه آبله گردید. سپس در اول جولاى جنر کودک را «آبله اى » نمود که حاصل آن بود که به هیچ وجه دچار بیمارى و عوارض آن نشد.

ظرف چند سال «واکسیناسیون» (که در لاتین از لغتى به معناى گاو گرفته شده) در انگلستان و خارج از آن کاملاً رواج یافت. این که دقیقاً واکسیناسیون چه مى کند تا زمان پى بردن به سیستم ایمنى ناشناخته باقى ماند. امروز مى دانیم که سلول هاى این سیستم توسط واکسن آموزش مى بینند تا بتوانند هرچه سریع تر مهاجمین را پیدا کنند. جنر خود بر این باور بود که این موضوع به هر حال به تعامل بین بدن و آنچه که او «ویروس» آبله گاوى مى خواند مربوط مى شد. در واقع واژه ویروس که امروز هم به کار مى بریم توسط ادوارد جنر ابداع گردید.

10 - پاستور و میکروب

تاریخ: 1860

در سال 1860 شیمیدان برجسته فرانسوى لویى پاستور مبادرت به انجام آزمایشى با استفاده از لوله هایى با اشکال عجیب و غریب نمود که نه تنها تصورات قرون وسطایى در مورد حیات را کنار زد بلکه علت حقیقى بیمارى ها را نیز آشکار ساخت. قرن ها تصور مى کردند که حیات خود به خود از ماده مرده مثل گوشت در حال فساد به وجود مى آید. پاستور این تصور را خیالى بیش نمى دانست در عوض بر این باور بود که آنچه که ما مى بینیم در واقع آثار ناشى از میکروب هاى غیرقابل دیدن یا به اصطلاح ژرم در هواست.

او براى اثبات این نظر خویش لوله هاى آزمایش را پر از شیره گوشت پخته و جوشیده شده کرد که هریک تنها از طریق لوله اى به شکل S با هواى بیرون رابطه داشت. برطبق نظریه ایجاد خود به خودى حیات این اتفاق باید پس از مدت کوتاهى به شکلى معجزه آسا رخ دهد. ولى پس از ماه ها انتظار چنین اتفاقى رخ نداد. این براى پاستور کاملاً معنى دار بود. جوشاندن موجب کشته شدن هر ژرمى که در شیره گوشت وجود داشت شد و ژرم هاى جدید نیز به دلیل دهانه هاى لوله اى S مانند نتوانستند خود را به آنجا برسانند.

طرفداران ایجاد خود به خودى حیات کوشیدند با این ادعا که جوشاندن به هر صورت و به هر نحوى آن «نیروى حیاتى» اسرارآمیز موجب بروز حیات را از میان برده موضوع را پاسخ دهند لیکن پاستور جلوتر از آنها بود. او بعضى از دهانه هاى شیشه اى S شکل را شکست و منتظر ماند. بر طبق نظریه ایجاد خود به خودى حیات هیچ اتفاقى نباید مى افتاد چون نیروى حیات مرده بود. ولى شیره گوشت به تدریج کدر شد چه دیگر مانعى بر سر راه میکروب ها براى رسیدن به محتویات درون لوله هاى آزمایش نبود. پاستور ثابت کرد که نیروى حیات در واقع افسانه اى بیش نیست. از سوى دیگر آزمایش وى مبین قدرت میکروب هاى غیرقابل دیدن نیز بود. او بلافاصله از این کشف خویش در عمل استفاده کرد و با این کار صنعت ابریشم فرانسه با ابداع آزمونى براى یافتن کرم هاى ابریشم آلوده به این ژرم ها سود بسیار برد.

منبع :www.sharghnewspaper.com