با ادامة این روند، امکان خرید شرکتهای کوچک غربی توسط شرکتهای چینی سازندة تجهیزات مخابراتی، فراهم میشود که البته این امر تا حد زیادی به مسائل سیاسی و فرهنگی بستگی دارد. البته در اینصورت، هزینههای شرکتهای چینی زیاد خواهد شد و حاشیة سود آنها کاهش خواهد یافت.
به نظر میرسد بهترین فرصت برای توسعة شرکتهای سازندة تجهیزات مخابراتی، همگرایی فناوریها و محصولات است؛ زیرا همة این شرکتها برای رسیدن به سطح درآمدی مطلوب با یکدیگر در رقابت هستند؛ به عنوان مثال، شرکت موتورولا در زمینة فروش محصولات به بنگاههای بزرگ و تجهیزات باند وسیع ثابت ، موفقیت زیادی داشته است؛ اما در بخش ارتباطات سیار، کمرنگ ظاهر شده است؛ بنابراین، این شرکت برای همگرا شدن، نیاز دارد که بخش تلفن همراه خود را نیز تقویت کند. یا شرکت اریکسون که در بخش ارتباطات سیار برتری قابل توجهی دارد، ولی در بخش ارتباطات ثابت بسیار کمفعالیت بوده است؛ این شرکت نیز برای توسعة بیشتر، باید به تقویت بخش ثابت خود، چه از دیدگاه شرکتهای مخابراتی و چه در زمینة IP بپردازد. بنابراین سازندگان تجهیزات مخابراتی، برای توسعه و گسترش همهجانبه در بازارهای مختلف، باید در تمام بخشهای مخابراتی همگرا شوند.
به نظر میرسد دو شرکت برتر، یعنی اریکسون و نوکیا-زیمنس بتوانند در کوتاهمدت، وضعیت بیخطری داشته باشند. مرحلة بعد در جهت توسعة این شرکتها طی سالهای آینده، تمرکز بر عرضة خدمات نرمافزاری است که انتظار میرود بیشترین میزان درآمد این شرکتها، از بهبود امکانات نرمافزاری حاصل گردد. اپراتورها برای خدمات مبتنی بر فناوری HSPA به طور حتم از وجود شرکتهای تأمینکنندة محصولات فعلی خود بهره خواهند برد.
در کنار ادغام شرکتهای "آلکاتل، لوسنت و Nortel" و شرکتهای "نوکیا و زیمنس"، رویداد مهم دیگری که ممکن است در مدت زمان کوتاهی اتفاق افتد، این است که شرکت اریکسون میتواند سهم قابل توجهی از بازار تجهیزات سیار را بهدست آورد؛ زیرا این شرکت از خط تولید باثبات و قدرتمندی بهرهمند است و همچنان میتواند به دور از چالشهای ناشی از ادغام شرکتها، بر بازار عرضة محصولات سیار، کنترل و تمرکز داشته باشد.
نیک لین ، کارشناس ارشد در امور کاربردها و ارایه محتوا در ارتباطات سیار
امضای قرارداد همکاری میان دو شرکت ودافون و Sky که به موجب آن، عرضة سرویس Mobile-TV آغاز شد، مهمترین رویداد سال 2006 بود؛ بر طبق این قرارداد، شرکت Sky به پخش برنامه کانالهای ماهوارهای برای مشترکان تلفن همراه ودافون اقدام میکند. البته عرضة این سرویس هنوز به مرحلة سودآوری نرسیده است.
اما این پرسش همچنان باقی است که آیا عرضة خدمات محتوایی بر روی تلفن همراه میتواند سهم عمدهای از بازار را به خود اختصاص دهد؟ در سال 2007، شاهد خواهیم بود که اپراتورهای بیشتری، این خدمات جدید را به مشترکان خود عرضه خواهند کرد و به آنها در مورد استفاده از خدمات فعلی مانند نرمافزارهای بازی، موسیقی و برنامههای تلویزیونی، آموزشهای لازم را نیز ارائه خواهند داد. به تدریج اپراتورها، معرفی مفاهیم جدیدی چون جستجو و محتوا به همراه تبلیغات را آغاز خواهند کرد. در سال 2007، همزمان با امضای قراردادهای تجاری، روند مفاهیم جدید نیز آغاز میشود.
اما این موضوع نیز با نگرانیهای خاص خود همراه است؛ زیرا زمانی شبکة پرسرعت HSPA در دسترس کاربران قرار میگیرد که کاربران تجربه کافی برای استفاده از این امکانات را ندارند؛ بنابراین، اپراتورها باید تجربة آنان را در استفاده از این خدمات محتوایی، تا حد زیادی افزایش دهند و تا آن زمان، انتظارات درآمدی خود را در حد پایینی نگه دارند.
در سال 2007، استفاده از آگهیهای بازرگانی به عنوان وسیلهای برای تأمین بودجة خدمات محتوایی، گسترش خواهد یافت؛ در واقع برای عرضة بیشتر این خدمات، آگهیهای بازرگانی بسیار مؤثر خواهد بود.
طی یک تحقیق و بررسی که از دوهزار استفادهکننده خدمات محتوایی در انگلستان به عمل آمد، مشخص شد که 56درصد از این کاربران، از وجود ارایه سرویس Mobile-TV آگاه بودند و حدود 5درصد نیز، از موبایل خود برای دیدن برنامههای تلویزیونی استفاده میکنند که این رقم بسیار در خور توجه است.
اما در حدود 63درصد از پاسخدهندگان به این نظرسنجی، تمایلی برای استفاده از سرویس Mobile-TV نداشتند. 15درصد نیز علاقهمند بهکارگیری این سرویس بودند؛ اما اعلام کردند که توان پرداخت هزینههای آن را ندارند. این بررسی نشان میدهد که فقط 20درصد از کاربران خدمات محتوایی در انگلستان، برای استفاده از سرویس Mobile-TV آمادگی دارند و فقط یکدرصد از این میزان، در ازای دسترسی به این خدمات آماده پرداخت ماهانه مبلغ 10 پوند هستند. با توجه به این موارد، اگر بخواهیم سرویس MobileTV را به طور رایگان در اختیار مشترکان انگلیسی قرار دهیم فقط 37درصد از کل مشترکان، جذب بازار این سرویس خواهند شد؛ اما اگر برای عرضة این سرویس مبلغی کمتر از 10 پوند مطالبه کنیم، تعداد مصرفکنندگان به 22درصد میرسد؛ ولی با مطالبة یک مبلغ 10پوندی، این تعداد به حدود یکدرصد خواهد رسید. اینجاست که به نقش مؤثر آگهیهای بازرگانی در کاهش هزینه ارایه خدمات محتوایی پی میبریم.
دیوید مککوین ،کارشناس ارشد در امور گوشیهای تلفن همراه و فناوریهای مرتبط
بازار مخابراتی در سال 2006، دوقطبی بود؛ زیرا از یک سو، تولید و عرضة مداوم تجهیزات ارزانقیمت به بازارهای درحالتوسعه، برای سازندگان این تجهیزات بسیار وقتگیر بود؛ از طرف دیگر، فراهمکردن گوشیهای مجهز به امکانات دریافت برنامههای تلویزیونی با رشد قابل توجهی همراه بوده است.
اگر چه رشد تولید گوشیهای ارزان قیمت در سال 2007 ادامه خواهد داشت، اما تأکید اصلی بر تولید گوشیهای مناسب برای نسل سوم خواهد بود. همچنین در سال 2007، عرضة گوشیهای نسل سوم در بسیاری از بازارهای پیشرفته با استقبال فراوان روبرو خواهد شد.
در بخش گوشیهای پیشرفته و گران قیمت، ورود فناوری HSDPA را پیشبینی میکنیم. شرکت نوکیا اعلام کرده است که 50درصد از گوشیهای پیشترفتة این شرکت، در آیندة نزدیک به فناوریهای HSDPA و WiFi مجهز خواهند شد.
در سال 2007، فناوری HSDPA فقط منحصر بر لپتاپها نخواهد بود؛ بلکه این فناوری در سایر تجهیزات مخابراتی نیز بهکار برده خواهد شد. البته در حال حاضر، گوشیهای مجهز به این فناوری در دسترس است و در این زمینه، شرکتهای تولیدکنندة کرهای، از رقبای خود پیشی گرفتهاند.
در سال 2007، سهم عمدة بازار مخابراتی، به جای ترمینالهای پیشرفته، به تجهیزات نسل سوم اختصاص خواهد یافت و شرکتهای تولیدکنندة چینی، مانند هواوی و ZTE، با مشارکت چند اپراتور اروپایی در این زمینه پیشقدم خواهند بود.
شرکتهای پیشرو در بازار سال 2006، توانستهاند موقعیت خود را تثبیت و تقویت کنند. در سال 2006، 85درصد از کل گوشیهای فروختهشده در بازار، متعلق به 6 بازیگر اصلی این عرصه بوده است که عبارتند از: نوکیا، موتورولا، سامسونگ، اریکسون، LG و BenQ. در سال 2007، نسبت فروش گوشیهای موبایل شرکتهای مذکور به غیر از BenQ، مشابه سال 2006 خواهد بود.
شرکتهای مذکور، در سال 2006، به پیشرفتهای زیادی دستیافتهاند که از میان آنها، شرکت موتورولا با عرضة موفقیتآمیز گوشیهای Razr، درآمد فراوانی را کسب کرد. این شرکت تا کنون 50میلیون گوشی Razr را به بازار عرضه کرده است که این رقم بسیار قابل توجه است. اما اگر موتورولا نتواند محصول دیگری را تولید کند که با استقبال مشابه گوشی Razr روبرو شود، با مشکل مواجه خواهد شد.
در سال 2007، جایگاه برخی از این 5 شرکت برتر، دست به دست خواهد شد و سهم بازار سونی-اریکسون نسبت به سایر شرکتها بیشتر خواهد بود. نام این شرکت از برندهایی چون سونی تشکیل شده است که در محصولاتی از قبیل واکمن بسیار موفق عمل کرده است و احتمالاً این موفقیت در زمینة دوربینهای Cybershot نیز تکرار خواهد شد. هماکنون، شرکت سونی- اریکسون در ژاپن، در حال ارایه تلفنهای تلویزیوندار Bravia است. (Bravia، برند تلویزیونهای LCD پیشرفته سونی است.)
در سال 2007، نسل جدید تلفنهای مجهز به WCDMA رواج خواهد یافت؛ بهطوریکه گوشیهای تلفن همراه مجهز به این فناوری، غلبه بیشتری بر بازار خواهند داشت.
دوین کفیلوتو ، کارشناس ارشد مسائل مربوط به ظهور بازارهای مخابراتی جدید
در سال 2006، یکپارچهسازی در بعضی از بخشهای مخابرات، مهمترین عاملی بود که این بازارها را به سمت توسعه و پیشترفت سوق داد. اغلب بازارهای منطقهای در اختیار اپراتورهای منطقهای، که از تجربة بسیار خوبی در این مناطق بهرهمند هستند، بوده است. البته این بدان معنا نیست که اپراتورهای غربی برای فعالیت در بازارهای این مناطق مناسب نبودهاند یا نیستند؛ بلکه اگر به طرحها و برنامههای مربوط به گسترش رشد این بازارها توجه کنیم، درمییابیم که اغلب این طرحها به سمت اروپای شرقی منتقل شدهاند.
با آغاز سال 2007، بازارهای بسیار کمی برای یکپارچهسازی وجود خواهد داشت؛ با وجود این، روند یکپارچهسازی ادامه خواهد یافت؛ اما این روند در مقیاس وسیعی که در سال 2006 با آن روبرو بودیم، انجام نخواهد شد. در این سال، خصوصیسازی فقط در بعضی از اپراتورهای دولتی مبتنی بر ساختار PTT انجام خواهد شد و همزمان با خصوصی شدن این اپراتورها، سرمایهگذاری اپراتورهای خارجی در این بخش نیز افزایش خواهد یافت.
شرکتهای نظیر MTN که بسیار خوب عمل کردهاند و اپراتورهایی همانند MTC و Orascom، در خلیج فارس سرمایهگذاریهای سودآورتری انجام دادهاند.
در سال 2007، تعداد قراردادهای خدمات مدیریتشده افزایش مییابد. هماکنون بازار این خدمات در مناطق روستایی رشد قابل توجهی دارد. اپراتورهای باید از این فرصت استفاده کنند و شبکههای خود را در این مناطق توسعه دهند و با وجود کاهش درآمد خدمات صوتی، هزینة این خدمات را نیز تا حد امکان کاهش دهند.
در مورد گوشیهای تلفن همراه نیز باید گفت که برنامة سازمان GSMA در زمینه تولید گوشیهای کمهزینه و ترویج ان در برخی بازارها به نتیجه رسیده است و از این پس، روابط حاکم بر بازار، تعیینکنندة ادامة این روند خواهد بود. بهطوریکه سازندگانی که در این طرح شرکت نکردهاند نیز میتوانند محصولات خود را در این بازارها عرضه کنند.
در سال 2007، عرضة خدمات صوتی همچنان محور اصلی خدمات مخابراتی خواهد بود و بازار خدمات دیتا رشد چندانی نخواهد یافت. اگر چه در حال حاضر، اغلب اپراتورها به عرضة خدمات 3G و GPRS روی آوردهاند، اما خدمات دیتا فقط در حد ارائة سرویس SMS و خدمات ارزشافزودة ساده مبتنی بر آن ادامه مییابد.
امیدواریم در سال 2007، شاهد افزایش رقابت در بازار مخابراتی باشیم؛ چراکه در بسیاری از بازارهای مخابراتی فقط دو اپراتور وجود دارد. در بازارهای کشورهای آفریقایی، تاکنون هیچکدام از اپراتورها، استراتژیهای خاصی را در مورد نوآوری در تعرفهبندی خدمات به کار نبردهاند؛ ما امیدواریم در سال 2007، با افزایش سطح رقابت در این بازارها، شاهد تغییر این وضعیت باشیم.
مترجم: مهدیه قربانی
منبع:http://www.ayandehnegar.org/page1.php?news_id=3234
چکیده
انتقال و جذب تکنولوژی در جهان سوم ، مقوله پیچیده ای است که هم از نظر علمی و هم از جنبه ابعاد فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی سالهاست نه فقط کشورهای در حال توسعه، بلکه بسیاری از مجامع پژوهشی غرب و سازمانهای بین المللی را به خود مشغول داشته است. سطح تکنولوژیهای کشورهای پیشرفته و جهان سوم فاصله محسوسی دارد.برای کاستن فاصله تکنولوژی کشورهای پیشرفته و کمتر توسعه یافته، انتقال تکنولوژی یک لازمه انکار ناپذیر است. انتقال تکنولوژی باروشهای مختلف و وسائل مختلف امکانپذیر است که با توجه به موقعیت انتقال دهنده تکنولوژی وانتقال گیرنده تکنولوژی مشخص میشود .
مقدمه
با مطالعه سابقه توسعه کشورهای درحال توسعه ، خصوصا کشورهای شرق آسیاملاحظه می شود که آنها در مسیر توسعه خود برای تسریع در حل مشکلات بخش صنعت ، بنیان تکنولوژی کشور خود را از طریق انتقال آن از سایر کشورهای توسعه یافته تقویت کرده و سپس با ایجاد زیربنای اقتصادی مناسب درصدد تقویت مراکز دانشگاهی و پژوهش خودبرآمده اند.
اگر کشورهای درحال توسعه به عنوان یک راه حل دیگر قصد دارند که خود دانشهای علمی و فنی ضروری جهت توسعه اقتصادی را بدون بهره گیری از دانشهای موجود که نتیجه تحقیقات پژوهشگران و اندیشمندان جهان است کسب کنند، این نه تنها عملی بس مشکل است ،بلکه باعث اتلاف غیرمنطقی نیروها می شود. به علاوه دستیابی به چنین راه حلی در مدت زمانی که کشورهای کم رشد جهت رسیدن به توسعه اقتصادی درنظر گرفته اند امکان پذیرنیست . اگر چنین تفکری در جهان مقبولیت یابد، پیشرفت فنی تمام کشورهای جهان ازجمله کشورهای صنعتی مختل خواهدشد.
انتقال موفق تکنولوژی نیاز به شناخت اهداف صنعت، منابع تکنولوژی، نحوه ابداع و نحوه انتقال، روشهای انتقال، فاکتورهای تاثیرگذار، نحوه جذب و نحوه توسعه آن دارد و هریک از آن شناختها متکی به تخصص ویژه خود است. بدون استفاده از کارشناسان انتقال تکنولوژی و اصول مدیریت تکنولوژی، معمولاً عمل انتقال یا اصولاً صورت نمیگیرد و یا انتقال تکنولوژی مربوطه بصورت ناقص و نیمبند انجام می شود.
برای کاستن فاصله تکنولوژی بین کشورهای پیشرفته و کشورهای درحال توسعه انتقال تکنولوژی بهترین گزینه است. برای این کار بایستی به عناصر تشکیل دهنده تکنولوژی توجه کرد .
مفهوم انتقال تکنولوژی
تکنولوژی به منزله تمامی دانشها، محصولات، فرآیندها، ابزارها، روشها، و سیستمهایی است که در خلق کالاها یا ارائه خدمات مورداستفاده قرار میگیرد.
یکی از زمینههای اعمال مدیریت تکنولوژی که مستلزم جامع نگری و درونگری است، انتقال تکنولوژی است. امروزه، صنعتی شدن بطور عمیقی به انتقال تکنولوژی وابسته است.
در دنیای امروز رابطه ای مستقیم بین توسعه تکنولوژی و پیشرفت اقتصادی ،اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی یک کشور برقرار است . بطوری که می توان گفت تکنولوژی عاملی اساسی برای ایجاد ثروت، توانایی و دانایی کشورهاست و وسیله ای قدرتمند در توسعه ملی تلقی می شود. بدین جهت است که در سطح بین المللی ، جنگ اقتصادی تکنولوژیک جانشین جنگهای نظامی شده است. بنابراین اتخاذ استراتژیهای توسعه تکنولوژی در بخشهای مختلف اقتصاد هر کشور جزء ضروریات بازسازی و توسعه اقتصادی آن کشور بوده و بدون آن دستیابی به اهدافی چون خودکفایی اقتصادی ، توسعه ملی و بهبود استانداردهای زندگی غیرممکن است.
انتقال تکنولوژی عبارت است از بکارگیری و استفاده از تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه ایجاد و خلق آن. بهعبارتی دیگر فرایندی که باعث جریان یافتن تکنولوژی از منبع به دریافت کننده آن میشود، انتقال تکنولوژی نامیده می شود.
انتقال تکنولوژی فرایند پیچیده و دشواری است. خرید و انتقال تکنولوژی بدون مطالعه و بررسی لازم، نه تنها مفید نخواهد بود، بلکه ممکن است علاوه بر هدر رفتن سرمایه و زمان، به تضعیف تکنولوژی ملی هم بیانجامد. نگاه به انتقال باید بهعنوان فرایندی باشد که از طریق آن تکنولوژی وارداتی به گونهای کسب شود که نه تنها برای تولید محصول بهکار گرفته شود، بلکه زمینهای برای خلق تکنولوژی جدید باشد.
انتقال فناوری به دوگونه صورت میگیرد: انتقال عمودی و انتقال افقی. در انتقال عمودی یا انتقال تحقیق و توسعه، اطلاعات فنی و یافته های تحقیقات کاربردی به مرحله توسعه و طراحی مهندسی انتقال مییابد و سپس با تجاری شدن تکنولوژی به فرایند تولید وارد می شود.
در انتقال افقی ، تکنولوژی از یک سطح توانمندی در یک کشور به همان سطح توانمندی در محل دیگری منتقل میشود. در این حالت هرچه سطح گیرنده تکنولوژی بالاتر باشد هزینه انتقال تکنولوژی کاهش می یابد و جذب آن به صورت موثرتری انجام می شود. در جدول ماهیت و مفهوم انتقال تکنولوژی در هر سطح وهزینه آن در مقایسه با سطوح دیگر مشخص شده است.
برخی از عوامل تاثیرگذار برنحوه انتقال
- انگیزه، هدف، معیار و سود مورد توافق متقاضی و عرضه کننده تکنولوژی.
- سطح تکنولوژی و قابلیتهای متقاضی در امر انتقال کامل آن.
- استراتژی فروشنده برای فروش تکنولوژی.
- منابع اطلاعاتی موجود وقدرت چانهزنی متقاضی.
- سیاست کلی جاری و تکنولوژیکی کشور متقاضی.
یک شرکت با شرکت دارنده تکنولوژی دیگری ادغام می شود و شرکت جدیدی از ترکیب دو شرکت قبلی به وجود می آید .
6- قراردادکمکهای فنی و خدمات مهندسی
1 -6-کمکهای فنی
کمکهای فنی عموماً خدمات و اطلاعات فنی و مدیریتی (صنعتی) است که در تولید و ساخت محصول یا مواد، مورد نیاز باشد. معمولاً این خدمات از طرف واحدهای تولیدی که دارای تجارب لازم و کافی در این زمینه باشند ارائه میشود.
در پروژة صنعتی و تولیدی کمکهای فنی عمدتاً شامل خدمات زیر است:
* کمک در انتخاب تکنولوژی و روش ساخت و آزمایش کارخانه.
* تهیة صورت مشخصات فنی ماشینآلات و تجهیزات.
* تهیة مشخصات محصول.
* همکاری در مقایسه پیشنهادهای خرید ماشینآلات.
* همکاری در تهیه و خرید قطعات نیمساخت و لوازم و مواد کمکی.
* همکاری در تهیه مشخصات مواد اولیه و منابع تأمین آنها.
* خدمات در رابطه با انجام آزمایشها و تحقیقات مواد اولیه و محصول.
* نظارت بر عملیات نصب و راهاندازی کارخانه.
* خدمات در مورد تصحیح و تغییر روشهای تولیدی.
* خدمات مدیریتی در حین راهاندازی و بهرهبرداری.
2 -6- خدمات مهندسی
خدمات مهندسی به آن دسته از کارهای فنی اطلاق میشود که در جهت ایجاد یک پروژه صنعتی و تولیدی بهکار آید. معمولاً این خدمات توسط موسسات مهندسی باتجربه در امر موردنظر و یا فروشندگان ماشینآلات ارائه میشود.
7- مدل پارکهای علمی - آموزشی
در این مدل امکاناتی برای متخصصان، جهت ایجاد شرکت فراهم می شود. این کمپانی ها اغلب توسط پرسنلی که آزمایشگاهها را ترک می کنند ایجاد میشود.
8- مدل فرت
این مدل در انگلستان به کار گرفته میشود و ناظر بر افرادی است که از ناحیه چندین شرکت یا کنسرسیوم نمایندگی دارند که در آزمایشگاههای دولتی به جستجوی تکنولوژی بپردازند.
9- کنسرسیوم
تعدادی شرکت و موسسه عمومی جهت دستیابی به هدف خاصی در زمینه نوآوری تکنولوژیک با یکدیگر همکـاری مـی کنند ولی سهامی بین آنها رد و بدل نمی شود.
10- شبکه سازی
یک شرکت، شبکه ارتباطی با اشخاص و شرکتهای دیگر ایجاد می کند تا بتواند همواره در جریان نوآوریهای فنی و تکنیکی باشد .
11- قراردادهای فرعی و دست دوم
این روش می تواند به انواع مختلف انجام شود.
الف - گرفتن بخشی از کار از انتقال دهنده (داخلی سازی).
ب - گرفتن کار از کمپانی های معتبر در صورتی که در شبکه آنها قرار بگیریم (فعالیتهای تخصصی).
ج - گرفتن کار و دادن به بخشهای مختلف اگر قسمت مهندسی قوی داشته باشیم.
12- قراردادهای بیع متقابل
* در این روش عرضه کننده تکنولوژی موافقت می کند که امکانات تولیدی برای متقاضی فراهم کند و در آینده از محصولات تولیدشده وی بعنوان بازپرداخت اصل وسود سرمایه گذاری خود ، خریداری می کند.
* مهمترین مشوق و انگیزه عرضه کننده تکنولوژی در وارد شدن در قرارداد بیع متقابل ، استفاده و بهره برداری از منابع طبیعی و انسانی ارزان در کشور دریافت کننده تکنولوژی است.
* مهمترین انگیزه برای دریافت کننده تکنولوژی ، انتقال تکنولوژی صنعتی و بهرهبرداری حداکثر از منابع طبیعی و انسانی در کشورش است .
13- سهام اقلیت
یک شرکت بخشی از سهام شرکت عرضه کننده تکنولوژی را می خرد، اما در مدیریت آن نقشی ندارد.
14- اتحاد
دو شرکت تواناییهای تکنولوژیک خود را در جهت رسیدن به محصولی جدیدتر به اشتراک می گذارند.
همکاری استراتژیک عبارت است از فرآیند تشخیص شکاف در تکنولوژیهای بومی با جستجو برای یافتن تکنولوژیهای پرکننده و سپس درگیر کردن صاحبان آن تکنولوژی در مشارکتی که نتیجة آن انتقال تکنولوژی به کشور باشد. کشورهای تازه صنعتی شدهای مثل کره، همانند کشورهای پیشرفتة صنعتی، اکنون در جستجوی مکملهای تکنولوژی بومی خود هستند و برای این منظور هر مشوقی را که لازم باشد فراهم میکنند تا صاحبان خارجی تکنولوژی را به این نوع همکاریها بکشانند.
ب : انتقال تکنولوژی به صورت غیر رسمی
1 - استخدام پرسنل فنی و علمی
2 - خرید و واردات ماشین آلات و دریافت کمکهای فنی به وسیله سازندگان اصلی ماشین آلات
3- مهندسی معکوس
معمولا زمانی انجام می پذیرد که شرکتهای چند ملیتی و یا کشور عرضه کننده تکنولوژی از انتقال حق امتیاز تکنولوژیهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه امتناع می ورزند.
4- اعزام نیرو به خارج، برای آموزش و کسب تجربیات عملی
5- برگزاری کنفرانسها و نمایشگاههای کتاب، انتشارات مقالات و نمایشگاههای بین المللی و تجاری، صنعتی
عوامل موفقیت انتقال تکنولوژی به کشورهای درحال توسعه
به طورکلی کشورهای درحال توسعه می توانند درسهای پرارزشی از تجربه موفقیت آمیز بعضی از کشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده بخصوص کشورهای واقع درشرق آسیا و آمریکای لاتین درامر توسعه تکنولوژی و صنعتی بگیرند. تجربه موفقیت آمیزاین کشورها نشان داده است که فراگیری و انتقال گسترده تکنولوژیهای مناسب و مدرن به این کشورها، آنها را قادر می سازد تا بر بهره وری خود بیفزایند و درنتیجه به توسعه سریع صنعتی این کشورها منجر شده است . بعنوان مثال ، کشورهایی نظیر کره جنوبی ،تایوان ، برزیل و مکزیک بیشتر ازطریق واردات و انتقال تکنولوژی خارجی به عنوان کشورهای تازه صنعتی شده در شرق آسیا و آمریکای لاتین مطرح شوند. بطورکلی عوامل موقعیت این کشورها را می توان به دوعامل درونی و بیرونی تقسیم کرد. در درون این کشورها، عزم ملی برای توسعه تکنولوژی سرلوحه همه برنامه ریزیها و اقدامات قرارگرفته و کلیه بسترها و ساختارهای لازم برای تحقق این امر آماده شده است . در بیرون نیز، به دلیل اشباع شدن فضای سرمایه گذاری در کشورهای پیشرفته ، سرمایه گذاران غربی و شرکتهای بین المللی به همکاری مشترک و سرمایه گذاری در این کشورها راغب بودهاند. اگرچه این کشورها را می توان بخاطر برخی خصوصیات و شاخصهای کلان اقتصادی نظیر درآمد سرانه، حجم اقتصادی ، منابع اولیه و روند صنعتی شدنشان از دیگر کشورهامتمایز کرد، با وجود این بررسی عوامل موفقیت آنها می تواند برای کشورهای دیگری که درصدد پیروی از الگوی توسعه صنعتی مشابه آنها هستند، بسیار مفید باشد. بعضی
با مدیریت کارا و موثر، همکاری نزدیک بین مراکز تحقیقاتی و صنایع، توجه به فعالیتهای تحقیق و توسعه و حمایت موثر دولت، می توان درصد احتمال شکست در انتقال فناوری را به حداقل رساند.
ازمهمترین عوامل موثر در انتقال موفقیت آمیز تکنولوژی کشورهای تازه صنعتی شده ،عبارتند از:
* مدیریت کارا و موثر.
* همکاری نزدیک بین مراکز تحقیقاتی و صنایع.
* توجه به فعالیتهای تحقیق وتوسعه.
* دردسترس بودن بازار کافی.
* قابلیت و ظرفیت جذب کشور گیرنده تکنولوژی.
* حمایت موثر دولت.
* تمایل انتقال دهنده و گیرنده تکنولوژی .
* سیاست توسعه صادرات.
نتیجه گیری
انتقال تکنولوژی مقوله ای مهم واساسی در ارتقای سطح تکنولوژی یک کشور و درنهایت حرکت به سمت توسعه پایدار است. البته این امرمستلزم توجه به مراکز تحقیقاتی و حمایتهای اقتصادی و سیاسی از اینگونه فعالیتها است.
عوامل مهم تعیین کننده روش انتقال تکنولوژی به مقدار بسیاری شامل ترکیبی از تمایل انتقال دهندة تکنولوژی جهت عرضه تکنولوژی و دانش فنی و همچنین توانایی دریافت کنندة تکنولوژی جهت کسب و جذب تکنولوژی است. اهمیت انتخاب روشهای انتقال تکنولوژی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشت که انواع مختلف روشهای اکتساب تکنولوژی را جهت انتخاب مناسبترین آنها آزمایش کنند.
با توجه به رشد سریع تکنولوژیهای نو و اهمیت آنها از لحاظ تأْمین امنیت ملی، رفاه عمومی و رشد اقتصادی، غفلت از آنها ممکن است ما را از قافلة تکنولوژی دور کند. بنابراین باید در جستجوی راههایی بود که دستیابی به این تکنولوژیها را به سریعترین وجه، ممکن سازد.
برای این کار باید فعالیتهای زیر در تمامی ارکان تصمیم گیری موردتوجه قرار گیرد :
1 - بستر سازی فرهنگی.
2 - فعالشدن دانشگاه در انتقال تکنولوژی و رابطه موثر دانشگاه وصنعت.
3 - نقش مدیریت.
4 - همکاری با کشورهای درحال پیشرفت نظیر چین ، کره ، مالزی ، هند و ... .
5 - ایجاد مراکز تحقیقاتی وحمایت از کارآفرینان.
منابع و مآخذ
1 -دکتر منوچهر منطقی . روشهــای مختلـف انتقــال تکنـولـوژی – اولین دوره مدیریت تکنولوژی هوا فضای ایران
2 - بهمن ابراهیمی حسینزاده -روشهای انتقال تکنولوژی - شبکة تحلیلگران تکنولوژی ایران- دومین همایش ملی توسعه فناوری در صنعت نفت
3 - دکتر علیرضا علی احمدی و مهندس علیرضا توکلی - نگرش جامع به انتقال تکنولوژی تدبیر دی 79 شماره 109
4 - ضوابط، مقررات و روشهای مناسب انتقال تکنولوژی به کشور، دانشگاه علم و صنعت ایران، پایاننامه، علیرضا توکلی.
5 - منصور بزمی مرتضی تاجریان – ارزیابی فرایند انتقال تکنولوژی DMD از دیدگاه مدیریت تکنولوژی – دومین همایش ملی توسعه فناوری در صنعت نفت
6 - دکتر عارفه فدوی اصغری انتقال تکنولوژی، سایت آینده نگر
7 - دکتر رضا اسلامی "عوامل موفقیت در انتقال تکنولوژی و توسعه صنعتی کشورهای درحال توسعه " صنعت و توسعه ، شماره 17.
_ عبدالحمید عربی: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علوم تحقیقات
منبع:http://www.ayandehnegar.org/page1.php?news_id=3290
تلاش برای تعریف تکنولوژی به مثابهی ماجرای برخورد فرد نابینا و فیل است. او با لمس قسمتهای مختلف بدن فیل، تصورات مختلفی (از درخت گرفته تا مار، طناب، بادبزن یا چیزهای دیگری) را در ذهن خود مجسم میکند.
از نظر اهل علم، تکنولوژی محصول نهایی تحقیقات یا همان دانش فنی و اطلاعاتی است که میتواند به محصولی تجاری تبدیل شود. تحقیقات علمی معمولاً در قالب مقالات تحقیقاتی، اسناد پتنت و محصولات نمونهای که برای اثبات ماهیت ابداعی بهکار میروند، تجسم مییابد.
اما از نظر مهندسان، تکنولوژی ابزار یا فرآیندی است که برای ساختن محصولات بهتر بهکار گرفته میشود. منظور از محصولات بهتر، میتواند محصولاتی باشد که عملکرد بهتر یا هزینهی کمتری داشته باشند و امکان فروش آنها در بازارهای جدید فراهم باشد. مهندسان دستآوردهای تحقیقاتی را به محصولاتی قابل فروش در بازار تبدیل میکنند. به عبارتی تکنولوژیهای جدیدی خلق میکنند که تأثیرات عمدهای بر درآمد و سودآوری شرکتها برجای میگذارد.
پرسنل بازاریابی باید تکنولوژی را نوعی چالش بدانند، زیرا تکنولوژی از یک سو با فراهم آوردن امکان تنوع در محصولات یا ورود سریع به بازارهای جدید، میتواند فرصتی برای کسب مزیت رقابتی دربرابر رقبا باشد و از سوی دیگر، آنها باید به پیامدهای بازاریابی تکنولوژی جدید کاملاً واقف بوده و مشخص کنند که آیا مزایای استفاده از تکنولوژی جدید بر هزینههای اضافی آن برتری دارد یا خیر. بازاریابان باید ارزش اقتصادی تکنولوژی جدید و نحوهی بهرهگیری سودآور از آن در محصولات شرکتها را تعیین کنند.
از نظر حقوقدانان، تکنولوژی همان مالکیت معنوی است که باید مورد حمایت و حفاظت قرار گیرد. پتنت، علائم تجاری، کپیرایت، آثار ماسک و دانش فنی همگی جلوههای قانونی تکنولوژی است که به منظور کنترل، اشاعه و استفاده از تکنولوژی، مورد استفاده قرار میگیرند. مالکیت معنوی در تمام ابعاد زندگی ما نفوذ کرده است. از سرگرمیهای مورد علاقهی ما گرفته تا لباسها و غذاهایی که خریداری میکنیم و حتی داروهایی که در زمان بیماری مصرف میکنیم. قانون، مسئول اطمینان از استفاده صحیح و عادلانه از مالکیت معنوی است و بدین منظور، مطمئناً زمان و تلاش فراوانی صرف خواهدشد.
از نظر مدیران بازرگانی، تکنولوژی مهمترین دارایی شرکتها است که کمتر موردتوجه قرار میگیرد. اکثر مدیران معتقدند که آیندهی شرکت آنها تا حد زیادی به استفاده از تکنولوژی بستگی دارد. با این وجود، بسیاری از شرکتها هنوز استراتژی تکنولوژی و روش مناسبی برای ارزیابی و ارزشگذاری داراییهای تکنولوژیک خود تدوین و پیادهسازی نکردهاند. دیگر مدیران، کاملاً به نقش تکنولوژی در کسبوکار و بازار خود پی بردهاند، اما در شناخت فرصتها و روشهای بهرهگیری از داراییهای تکنولوژی در دیگر بازارها ناکام بودهاند. اما مدیران حرفهای موفق که از بینش لازم برخوردارند، به اهمیت تکنولوژی به خوبی واقفند و منابع و توجه کافی را در راستای کسب بیشترین منافع به آن اختصاص میدهند.
در نهایت از نظر کسانی که تکنولوژی را بهکار گرفته و از آن لذت میبرند، تکنولوژی ماهیتی بسیار جالب، جذاب و همیشه متغیر دارد که امکان زندگی سالمتر، شادتر، امنتر و بهتر را فراهم میآورد. جمع دیدگاههای مختلف که دنیای تکنولوژی را شکل میدهند (همچون ملاحظات همان فرد نابینا)، تصویری جامعتر از تک تک این دیدگاهها است.
شاید امروزه، بهرهگیری مؤثر از تکنولوژی، مهمترین موضوع پیش روی شرکتهای تکنولوژی ـ محور باشد و مطمئناً این روند در آینده تشدید خواهد شد. سرمایههای معنوی میتوانند باارزشترین داراییهای شرکتها باشند، در حالی که کمـّی کردن و استفاده از آنها بسیار دشوارتر از ساختمانها، ماشینآلات و دیگر انواع دارایی است که میتوان آنها را بهراحتی تعریف و در ترازنامه وارد کرد. آنهایی که هنوز به ارزش مالکیت معنوی پی نبردهاند باید به ارزش دارایی شرکتهای برخوردار از مالکیتهای معنوی در بازار، نگاهی بیاندازند. فقط برای نمونه بد نیست بدانیم که فقط نام تجاری کوکاکولا را حدود 40 میلیارد دلار ارزشگذاری کردهاند.
خرید یا فروش امتیاز، از استراتژیهای مالکیت معنوی است که به منظور بهرهگیری از داراییهای تکنولوژی در راههای جدید و خلاق مورد توجه قرار گرفته است. خرید یا فروش امتیاز در صنایعی همچون الکترونیک، کامپیوتر، مخابرات، بیوتکنولوژی، داروسازی و شیمیایی به شرکتها امکان داده تا به بازارهایی وارد شوند که پیش از این فقط جولانگاه شرکتهایی با تکنولوژیهای انحصاری بوده یا حتی باعث خلق بازارهای جدیدی شده که پیش از این بهخاطر نیاز به استانداردسازی اساساً وجود نداشتهاند.
چند سالی است که همکاران، موکلان، دوستان و آشنایان بارها نیاز به منبعی که نحوهی تدوین و پیادهسازی قراردادهای امتیاز تکنولوژی در آن به صورت روشن و خلاصه آمده باشد، را به من یادآور شدهاند. هرچند منابع چندی که ابعاد قانونی و مالی امتیاز تکنولوژی در آن به تفصیل تشریح شده در دسترس است، اما کمبود کتابی که مطالب آن به صورت ساده و قدم به قدم به این موضوع پرداخته باشد، به خوبی احساس میشد.
کتاب حاضر با تشریح ساده و کامل تمامی ابعاد قرارداد امتیاز تکنولوژی، تلاش میکند تا این خلأ را پر کند. این کتاب، با بررسی مسائلی که باید در اولین مراحل خرید یا فروش امتیاز موردتوجه قرار گیرد آغاز شده و با مطالعهی ملاحظات بلندمدت پایان میپذیرد. فصل 1 به تشریح روشهای جایگزین خرید یا فروش امتیاز و نحوهی تعیین استراتژی مناسب در میان آنها میپردازد. فصل 2، اجزای مختلف مالکیت معنوی در هر استراتژی امتیاز (همچون پتنت و علائم تجاری) و نحوهی مدیریت بر این اجزاء را معرفی میکند. فصل 3، نحوهی انجام تحقیقات بازار برای شناسایی بازارها، تکنولوژیهای رقابتی و خریداران بالقوه امتیاز و نحوهی استفاده از اطلاعات گردآوری شده را تشریح میکند. فصل 4 روشهای معمول برای تعیین ارزش مالکیت معنوی را معرفی و فصل 5، اطلاعات لازم برای تدوین استراتژی امتیاز را تشریح میکند. فصل 6، نظراتی در مورد نحوهی تجاریسازی تکنولوژی ارائه کرده و فصل 7، به مقولهی مذاکرات و تهیهی پیشنویس قراردادهای امتیاز میپردازد. ملاحظات سازمانی ادارهی بلندمدت قراردادهای امتیاز نیز موضوع فصل 8 است.
علاوه بر هشت فصل اصلی، پیوستهای کتاب نیز به ارائهی اطلاعات دقیقتر اختصاص یافته است. پیوست یک کتاب، فهرستی از منابع اطلاعاتی مفید در فاز تحقیقات بازار (همچون سازمانها، انتشارات و منابع اینترنتی) را معرفی میکند و پیوست دو، نمونهی کاملی از قراردادهای ترکیبی امتیاز را ارائه مینماید.
من در نگارش این کتاب، سه گروه را مشخصاً به عنوان خوانندگان اصلی کتاب مدنظر داشتهام. اولین گروه شامل افرادی است که در شرکتهای خود از مالکیت معنوی برخوردارند و از آن بهره میبرند ولی هنوز نیاز و زمان کافی برای تدوین و پیادهسازی یک استراتژی جدی را در این حوزه نداشتهاند. امیدوارم این گروه از خوانندگان با مطالعهی این کتاب بتوانند شناخت اولیهی مناسبی از تمامی ابعاد قراردادهای امتیاز به دست آورند. همچنین معتقدم که این گروه میتوانند از این کتاب بهره گرفته و تصمیم بگیرند که آیا فروش یا خرید امتیاز اساساً برای آنها استراتژی مناسبی به شمار میرود یا خیر و اگر چنین بود، بتوانند به سمت طراحی و پیادهسازی قراردادی مناسب گام بردارند. دومین گروه هدف، آن دسته از کارشناسان حرفهای هستند که در یکی از ابعاد فروش یا خرید امتیاز نیز تجاربی داشتهاند و تمایل دارند که اطلاعات خود در مورد دیگر ابعاد موضوع را گسترش دهند. برای مثال، اطلاعات ارزشگذاری تکنولوژی[1] میتواند برای وکلای مالکیت معنوی جالب توجه باشد. هرچند این افراد با ابعاد قانونی امتیازات تکنولوژی به خوبی آشنایند ولی ممکن است بهدنبال آموزش نکات بیشتری در مورد ارزشگذاری باشند. سومین گروه هدف، مبدعان و مخترعانند. کسانی که میتوانند با پرداخت هزینهای ناچیز و مطالعهی این کتاب، اقدامات لازم برای حفاظت از اختراع و ابداع خود و تجاریسازی موفق آن را بیاموزند. مخترعان و مبدعان میتوانند با استفاده از این کتاب آشنایی خود را با فرآیند فروش یا خرید امتیاز گسترش داده و توان تجاریسازی ابداعات خود و مذاکره با دریافت کنندگان بالقوه امتیاز را افزایش دهند.
این جانب در طی بیست و اندی سال تجربه در حوزهی اعطای امتیاز تکنولوژی، به عنوان عضوی از سازمانهای مطرح حوزهی امتیاز تکنولوژی، به عنوان مشاوری مستقل در دو شرکت نوپا و نهایتاً به عنوان استاد دانشکدهی بازرگانی فعالیت داشتهام. در تمام این سالها، همواره از من خواسته شده تا مرجعی مناسب در مورد اطلاعات پایهای امتیاز تکنولوژی پیشنهاد کنم، ولی من هیچگاه چنین کتابی که تمامی اطلاعات لازم، به شکلی واضح و مختصر در آن منعکس شده باشد نیافتم. لذا در اینجا دیدگاههای خود (و بسیاری از دوستان و همکاران خود) را در مورد مبانی فروش یا خرید امتیاز تکنولوژی به شما عزیزان تقدیم میکنم.
این کتاب برای تمام کسانی است که در این عرصه جالب و پرآتیه فعالند یا مایلند که به این حوزه وارد شوند. امیدوارم این کتاب برای شما مفید و جالب توجه واقع شود و در فعالیتهای تکنولوژیکی برای شما آرزوی توفیق مینمایم.
---------------------------------
[1]. Technology Valuing
منبع:http://www.ayandehnegar.org/page1.php?news_id=3336