فلسفه فنآوری- قسمت اول

نگاهی اجمالی به تفاوتها و تشابهات علم و فنآوری

 

نوشته ماریو بونگه

ترجمه وحید وحیدی مطلق

تهران، ۲۰ مرداد ۱۳۸۴ 

 

غالبا چنین تصور می شود که فنآوری،  بی روح،  غیر فلسفی و حتی ضد فلسفی است.  در این مقاله تلاش می شود که نشان دهیم چنین تصوری درباره فنآوری  اشتباه است، بویژه اینکه:

 

  1. فنآوری نه تنها ضد فلسفی یا غیر فلسفی نیست بلکه نوعی فلسفه که از علم محض، روش ها و نظریه های علمی نشات گرفته است در آن کاملا نفوذ و حضور دارد. مثلا فنآوری بر این اصل فلسفی تکیه دارد که ما می توانیم از طریق تجربه و استدلال، دانشی درباره حقیقت کسب کرده و حتی آن را بهبود بخشیم.

  2. فنآوری نه تنها از لحاظ فلسفی منفعل و پالوده نیست بلکه چندین نظریه مهم فلسفی از جمله نظریه اتوماتا، و چند دیدگاه فلسفی مهم ( البته شاید به اشتباه ) مانند عمل گرائی را مطرح می کند.

  3. فنآوری نه تنها مانند علوم محض از لحاظ اخلاقی خنثی و بی طرف نیست بلکه با موضوعات اخلاقی کاملا درگیر شده و در اکثر موارد بین خیر و شر معلق می ماند.

 

به بیان دیگر در این مقاله نشان می دهیم که فنآوری درونداد ها و  برونداد های  فلسفی دارد و علاوه بر این بخشی از بروندادهای فلسفی، دروندادها را کنترل می کند. در صورت درست بودن چنین ادعایی، فنآوری از فرهنگ به هیچ وجه منفک و جدا نیست و در ضمن نمی توان آن را بخشی جدا شدنی از فرهنگ تلقی کرد.  بلکه باید پذیرفت که فنآوری بخش عمده ای از فرهنگ معاصر محسوب می شود. از این رو  فیلسوفان باید بیش از پیش به فنآوری توجه کرده و فلسفه ای جامع برای فنآوری توسعه دهند که علی رغم پیوند نزدیک با فلسفه علم از آن متمایز باشد.

 

وظایف فلسفه فنآوری

 دغدغه اصلی فلسفه فنآوری- حوزه ای که کمتر به آن پرداخته شده است- کاوش و پژوهش در زمینه فلسفه فنآوری و نیز ایده های فلسفی مطرح شده توسط فرآیند فنآورانه است. برخی از مسائل نوعی که در فلسفه فنآوری مطرح می شوند، به شرح زیر هستند: 

  1. ویژگی های مشترک دانش فنآورانه با دانش علمی چیست و ویژگی های منحصر به فرد دانش فنآورانه کدام ها هستند؟

  2. در چه حوزه هایی، هستی شناسی مصنوعات فنآورانه با هستی شناسی اشیاء طبیعی متفاوت است؟

  3. چه چیزی پیش بینی فنآورانه را از پیش بینی علمی متمایز می سازد؟

  4. قوانین سر انگشتی، قوانین فنآورانه، و قوانین علمی چگونه با یکدیگر ارتباط دارند؟

  5. در تحقیقات فنآورانه کدام اصول فلسفی نقش بر انگیزاننده ابتکار و کدام اصول فلسفی نقش سد کننده و مانع را ایفاء می کنند؟

  6. آیا پرمایگی و غنای فنآوری به خاطر  حاکم بودن نگرش فلسفی عمل گرائی بر آن  است یا خیر؟

  7. روابط مفهومی بین فنآوری و دیگر شاخه های فرهنگ معاصر چیست؟

دراینجا سوالی که مطرح می شود این است که مولفه های فلسفی فنآوری را در کجا باید جست و جو کرد؟ بدیهی است که این مولفه ها را نمی توان در بین محصولات فنآوری همچون خودرو، دارو، بیماران درمان شده یا قربانیان جنگ های برپایه فنآوری یافت. این محصولات  تنها اقلامی هستند که فیلسوفان ضد فنآوری با آنها آشنایی دارند. ما باید در بین ایده های فنآوری دنبال مفاهیم فلسفی بگردیم نه در بین محصولات فنآوری؛ یعنی در تحقیقات فنآورانه و نیز در برنامه ریزی  برای تحقیق و توسعه فنآوری. احتمالا با موضوعات فلسفی در چنین جاهایی مواجه می شویم زیرا فلسفه را می توان در هر دپارتمان تفکر بالغ یافت.در واقع تفکر بالغ همیشه توسط قوانین روش شناختی، و نیز اصول هستی شناختی و اخلاقی هدایت ( یا سوء هدایت) و کنترل ( یا تقویت ) می شود. کافی است درباره مسائلی که طراحی هر محصول نو ایجاد می کند، بیشتر بیاندیشیم. آیا دانش علمی مرتبط با طراحی و ساخت این محصول قابل اتکاء است و آیا احتمالا چنین دانشی کافی خواهد بود؟ آیا محصول نو اساسا نو خواهد بود – یعنی ویژگی های کاملا نوظهوری را نشان می دهد- یا نه محصول نو صرفا بر اساس مرتب سازی دوباره اجزاء موجود و شناخته شده شکل می گیرد؟  آیا باید محصول نو را به گونه ای طراحی کرد که عملکرد، سودمندی اجتماعی، سود شرکت یا چیز دیگری را بیشینه سازد؟

از آنجا که مولفه های فلسفی فنآوری را باید در بین ایده های فنآورانه جست و جو کرد بهتر است نخست ببینیم مکان اصلی این ایده ها در کجا قرار دارد. علاوه بر این، از آنجا که درباره اینکه فنآوری شامل چه چیزی می شود ( و بالطبع شامل چه چیزی نمی شود) تردید هایی وجود دارد همگام با درک بهتر فنآوری باید شاخه های متعدد آن را شناسایی کنیم.

ما فنآوری را حوزه ای از تحقیق و اقدام می دانیم که هدف آن کنترل یا تبدیل واقعیت طبیعی یا اجتماعی است (علم محض نیز، اگر تجربی باشند، واقعیت را کنترل یا تبدیل می کنند اما چنین کاری را فقط در یک مقیاس کوچک انجام داده و هدف آنها دانستن بیشتر است و کنترل یا تبدیل واقعیت هدف غائی آنها نیست. به بیان دیگر، علم محض برای دانستن بیشتر تغییراتی در واقعیت اعمال می کنند درحالیکه درحوزه فنآوری، دانایی بیشتر برای ایجاد و اعمال تغییرات مطلوب است و نه صرفا برای دانستن بیشتر) ما فنآوری را به شاخه های زیر تقسیم می کنیم:

 

مادی:

فیزیکی ( شامل مهندسی عمران، برق، هسته ای و فضائی)

مهندسی شیمی

بیوشیمی ( شامل داروسازی)

بیولوژیک ( شامل کشاورزی، پزشکی)

 

اجتماعی:

روانشناختی ( شامل آموزش، روانشناسی، روان پزشکی)

روان- جامعه شناختی ( شامل روانشناسی صنعتی، تجاری، و جنگ)

جامعه شناختی ( شامل سیاست و حکومت داری، حقوق و قضائی، برنامه ریزی شهری)

اقتصادی ( شامل علم مدیریت، تحقیق در عملیات)

جنگی ( شامل علوم دفاعی- نظامی)

 

مفهومی:

علوم رایانه

 

عام:

نظریه اتوماتا، نظریه اطلاعات، نظریه سیستم خطی، نظریه کنترل، نظریه بهینه سازی، و غیره)

بی تردید فهرست بالا جامع نیست. برخی کارشناسان فنآوری نیز شاید از این طبقه بندی ناراضی بوده و نتوانند جایگاه خود را در آن بیابند. به هر حال قصد ما این است که تعریف واژه " فنآوری" را تا حدودی بیشتر توسعه دهیم. این تعریف شامل طبقه گلچینی می شود که نام آن را " فنآوری عام" گذاشته ام. زیرا چنین نظریه هایی را می توان تقریبا همه جا صرف نظر از اینکه با چه نوع سیستمی مواجه هستیم به کار برد. در قسمت های بعدی این مقاله می بینیم که فنآوری ها عام سهم بزرگی در شکل گیری متافیزیک فنآوری دارند. از سوی دیگر، درفهرست فوق الذکر، آینده پژوهی به طور جداگانه نیامده است زیرا این فنآوری صرفا یک نوع برنامه ریزی درازمدت است و بنابراین بخشی از فنآوری اجتماعی به شمار می رود.

اکنون بهتر است حوزه هایی را که صرف نظر از موضوع اصلی از لحاظ مفهومی بسیار غنی هستند، بررسی کنیم. چنین حوزه هایی ارزش مطالعات فلسفی بیشتر را دارد. به این منظور نخست نگاهی به فرآیند فنآورانه می اندازیم.

 

تحقیق و سیاست فنآورانه

 

درشکل 1 مراحل مختلف یک فرآیند فنآورانه را ملاحظه می کنید. اکثر ایده های فنآورانه را می توان در دو مرحله یا دو بعد فرآیند فنآورانه یافت. یکی سیاست گذاری و تصمیم گیری ( که بیشتر در دست مدیران است) و دیگری تحقیق ( که در دست پژوهشگران است). در هر فرآیند فنآوارنه سطح بالا مانند آنچه که در یک پالایشگاه نفت، در یک بیمارستان، یا در یک ارتش رخ می دهد، مدیران به اتفاق پژوهشگران فنآوری ( نه تکنیسین ها و کارکنان یقه سفید و آبی ) از ابزارهای مفهومی پیچیده و متعدد مثلا متعلق به شیمی آلی یا تحقیق درعملیات استفاده می کنند. اگر مدیران و پژوهشگران خلاق باشند شاید نظریه ها یا رویه های جدید را نیز به کار بسته یا ابداع کنند. در مجموع، فنآوری با نظریه ها بیگانه نیست و صرفا کاربرد عملی علوم محض به شمار نمی رود. در واقع فنآوری دارای یک مولفه خلاق است که می توان آن را بویژه در سیاست های فنآورانه معطوف به طراحی و نیز در تحقیقات فنآورانه مشاهده نمود.

 


شکل 1. نمودار جریان فرآیند فنآورانه
. اولین مرحله، یعنی تحقیقات علمی، معمولا جزو مراحل فرآیند فنآورانه نیست یا در یک موسسه علمی قبلا تکمیل می شود و بنابراین  در شکل از خط چین استفاده شده است. محصول نهائی یک فرآیند فنآوارانه لزوما کالاها و خدمات صنعتی نیست؛ شاید این محصولات به صورت یک موسسه عقلانی سازماندهی شده، انبوهی از مصرف کننده های مطیع کالاهای مادی یا ایدئولوژیک ، عده ای از بیماران درمان شده سپاسگزار و احتمالا سرکیسه شده، یا یک گورستان قربانیان جنگ نمود یابند.

 

 

تحقیقات فنآورانه را ملاحظه کنید. از لحاظ روش شناسی این تحقیقات با تحقیقات علمی تفاوتی ندارند. در هر دو حالت چرخه تحقیقات تقریبا شامل مراحل زیر می شود:

1- آشکار سازی و تعریف مساله

2- تلاش برای حل مساله به کمک دانش نظری یا تجربی موجود

3- اگر تلاش به شکست انجامید، ابداع فرضیات یا حتی سیستم های قیاسی فرضیات که قادر به حل مساله باشند

4- یافتن راه حل مساله به کمک سیستم مفهومی جدید

5-  چک کردن راه حل مثلا از طریق آزمایش

6-  ایجاد اصلاحات لازم در فرضیات یا حتی در فرمول بندی و تعریف مساله اصلی

 علاوه براینکه هر دو نوع تحقیق علمی و فنآورانه از لحاظ روش شناسی مشابه هستند باید گفت که هر دو هدف مدار هستند. اما نکته اینجاست که آنها اهداف متفاوتی را پیگیری می کنند. هدف تحقیق علمی حقیقت به خاطر خود حقیقت است اما هدف تحقیق فنآورانه دست یابی به حقیقت مفید و سودمند است.

کسانی که فنآوری را مساوی کاربرد ها و بروندادهای مادی آن می دانند، بعد مفهومی فنآوری را نادیده گرفته یا حتی فراموش می کنند ( نه تنها فیلسوفان ایده آلیست بلکه فیلسوفان عملگرا نیز با اینکه به اندازه کافی کنجکاو هستند اما پرمایگی مفهومی فنآوری را فراموش می کنند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که چنین فیلسوفانی به درستی فلسفه فنآوری را مطالعه کنند). ضروری است که بین گام های مختلف فرآیند فنآورانه تمایز قائل شویم و تحقیقات فنآورانه و طراحی سیاست های فنآورانه را در کانون توجه خود قرار دهیم تا بدین ترتیب اجزا و مولفه های فلسفی فنآوری را کشف کنیم.

پیش از ادامه بحث درباره موضوع اصلی بهتر است که مروری بر یک بحث مقدماتی دیگر یعنی روابط مفهومی بین فنآوری و تعدادی از دیگر شاخه های زنده و مرده فرهنگ داشته باشیم.

 

همسایگان نزدیک فنآوری

 هیچ چیزی، بویژه هیچ فنآوری، از هیچ سر بر نمی آورد. بنابراین هیچ چیزی، بویژه هیچ فنآوری، را نمی توان جدا و منفک از خویشاوندان و همسایگان آن درک کرد. فنآروی مدرن همچون درختی از درون زمینی حاصلخیز رشد می کند. این زمین حاصلخیز همان تمدن صنعتی و فرهنگ مدرن است. در اینجا تمایز بین فرهنگ و تمدن برای درک بهتر ماهیت فنآوری بسیار مفید است. می توان بدون یک فرهنگ مدرن، یک صنعت مدرن داشت به شرط اینکه دانش فنی را از خارج وارد کرد و همچنین منتظر ظهور نوآوری های فنآورانه بزرگ نبود. می توان بدون یک صنعت مدرن تکه هایی از یک فرهنگ مدرن را داشت به شرط آنکه بتوان این فرهنگ یک طرفه و شل و ول  را تحمل کرد. اما بیرون از یک تمدن مدرن ( که شامل صنعت مدرن می شود ) و نیز یک فرهنگ مدرن ( که بی تردید شامل فنآوری مدرن می شود) رسیدن به فنآوری خلاق ممکن و میسر نیست.

دارا بودن دانش علمی و بنابراین ریاضیات در کنار دانش معمولی و مهارت های هنری  جزو پیش فرض های فنآوری مدرن می باشند. فنآوری صرفا یک محصول نهائی نیست. بلکه هر فنآوری تجربه حرفه ای مرتبط را تحت تاثیر قرار می دهد. مثلا فنآوری های مختلف تجربه عملی آموزگار، مدیر، حسابدار یا کارشناس نظامی را بهبود می بخشند. همچنین درون یا حول و حوش فنآروی همه چیز کاملا خالص نیست. در کنار مولفه های هنری و فلسفی گاهی اوقات می توان اثر شبه علم و شبه فنآوری را مشاهده کرد. در جدول 1 برخی از نزدیک ترین همسایگان فنآوری را ملاحظه می کنید. برای تکمیل این نقشه باید ریاضیات، صنایع دستی، هنر و علوم انسانی ( مطالعات فرهنگی) را نیز به آن افزود ( شکل 2 را ببینید).

 اکنون پس از ترسیم نفشه فنآوری و فهرست بندی شماتیک همسایه های آن در موقعیتی قرار داریم که می توان کاوش در زمینه فلسفه موجود در تحقیق و سیاست گذاری فنآورانه را آغاز کرد.

شبه فنآوری

حرفه تخصصی

فنآوری

علم

پیشا علم

طالع بینی

رشته‌های مهندسی

مهندسی فیزیکی

فیزیک و نجوم مدرن

فیزیک و نجوم باستان و قرون وسطی

کیمیاگری

مهندسی شیمی

مهندسی شیمی

شیمی

کانی شناسی و بخشی از کیمیاگری باستان و قرون وسطی

جوردرمانی، کیکروپراکتیک

رشته هی  کشاورزی و پزشکی

 کشاورزی و پزشکی

زیست شناسی

تاریخ طبیعی باستان و قرون وسطی

روانکاوی، خط شناسی

درمان داروئی و رفتاری

بیماری شناسی روان

روان شناسی

فلسفه ذهن

معجزه گری اقتصادی

مدیریت اقتصادی

برنامه ریزی اقتصادی و مالی

اقتصاد

 

گیگو کامپیوترینگ

محاسبه و کنترل

علم ریانه

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد