تلاش برای تعریف تکنولوژی به مثابهی ماجرای برخورد فرد نابینا و فیل است. او با لمس قسمتهای مختلف بدن فیل، تصورات مختلفی (از درخت گرفته تا مار، طناب، بادبزن یا چیزهای دیگری) را در ذهن خود مجسم میکند.
از نظر اهل علم، تکنولوژی محصول نهایی تحقیقات یا همان دانش فنی و اطلاعاتی است که میتواند به محصولی تجاری تبدیل شود. تحقیقات علمی معمولاً در قالب مقالات تحقیقاتی، اسناد پتنت و محصولات نمونهای که برای اثبات ماهیت ابداعی بهکار میروند، تجسم مییابد.
اما از نظر مهندسان، تکنولوژی ابزار یا فرآیندی است که برای ساختن محصولات بهتر بهکار گرفته میشود. منظور از محصولات بهتر، میتواند محصولاتی باشد که عملکرد بهتر یا هزینهی کمتری داشته باشند و امکان فروش آنها در بازارهای جدید فراهم باشد. مهندسان دستآوردهای تحقیقاتی را به محصولاتی قابل فروش در بازار تبدیل میکنند. به عبارتی تکنولوژیهای جدیدی خلق میکنند که تأثیرات عمدهای بر درآمد و سودآوری شرکتها برجای میگذارد.
پرسنل بازاریابی باید تکنولوژی را نوعی چالش بدانند، زیرا تکنولوژی از یک سو با فراهم آوردن امکان تنوع در محصولات یا ورود سریع به بازارهای جدید، میتواند فرصتی برای کسب مزیت رقابتی دربرابر رقبا باشد و از سوی دیگر، آنها باید به پیامدهای بازاریابی تکنولوژی جدید کاملاً واقف بوده و مشخص کنند که آیا مزایای استفاده از تکنولوژی جدید بر هزینههای اضافی آن برتری دارد یا خیر. بازاریابان باید ارزش اقتصادی تکنولوژی جدید و نحوهی بهرهگیری سودآور از آن در محصولات شرکتها را تعیین کنند.
از نظر حقوقدانان، تکنولوژی همان مالکیت معنوی است که باید مورد حمایت و حفاظت قرار گیرد. پتنت، علائم تجاری، کپیرایت، آثار ماسک و دانش فنی همگی جلوههای قانونی تکنولوژی است که به منظور کنترل، اشاعه و استفاده از تکنولوژی، مورد استفاده قرار میگیرند. مالکیت معنوی در تمام ابعاد زندگی ما نفوذ کرده است. از سرگرمیهای مورد علاقهی ما گرفته تا لباسها و غذاهایی که خریداری میکنیم و حتی داروهایی که در زمان بیماری مصرف میکنیم. قانون، مسئول اطمینان از استفاده صحیح و عادلانه از مالکیت معنوی است و بدین منظور، مطمئناً زمان و تلاش فراوانی صرف خواهدشد.
از نظر مدیران بازرگانی، تکنولوژی مهمترین دارایی شرکتها است که کمتر موردتوجه قرار میگیرد. اکثر مدیران معتقدند که آیندهی شرکت آنها تا حد زیادی به استفاده از تکنولوژی بستگی دارد. با این وجود، بسیاری از شرکتها هنوز استراتژی تکنولوژی و روش مناسبی برای ارزیابی و ارزشگذاری داراییهای تکنولوژیک خود تدوین و پیادهسازی نکردهاند. دیگر مدیران، کاملاً به نقش تکنولوژی در کسبوکار و بازار خود پی بردهاند، اما در شناخت فرصتها و روشهای بهرهگیری از داراییهای تکنولوژی در دیگر بازارها ناکام بودهاند. اما مدیران حرفهای موفق که از بینش لازم برخوردارند، به اهمیت تکنولوژی به خوبی واقفند و منابع و توجه کافی را در راستای کسب بیشترین منافع به آن اختصاص میدهند.
در نهایت از نظر کسانی که تکنولوژی را بهکار گرفته و از آن لذت میبرند، تکنولوژی ماهیتی بسیار جالب، جذاب و همیشه متغیر دارد که امکان زندگی سالمتر، شادتر، امنتر و بهتر را فراهم میآورد. جمع دیدگاههای مختلف که دنیای تکنولوژی را شکل میدهند (همچون ملاحظات همان فرد نابینا)، تصویری جامعتر از تک تک این دیدگاهها است.
شاید امروزه، بهرهگیری مؤثر از تکنولوژی، مهمترین موضوع پیش روی شرکتهای تکنولوژی ـ محور باشد و مطمئناً این روند در آینده تشدید خواهد شد. سرمایههای معنوی میتوانند باارزشترین داراییهای شرکتها باشند، در حالی که کمـّی کردن و استفاده از آنها بسیار دشوارتر از ساختمانها، ماشینآلات و دیگر انواع دارایی است که میتوان آنها را بهراحتی تعریف و در ترازنامه وارد کرد. آنهایی که هنوز به ارزش مالکیت معنوی پی نبردهاند باید به ارزش دارایی شرکتهای برخوردار از مالکیتهای معنوی در بازار، نگاهی بیاندازند. فقط برای نمونه بد نیست بدانیم که فقط نام تجاری کوکاکولا را حدود 40 میلیارد دلار ارزشگذاری کردهاند.
خرید یا فروش امتیاز، از استراتژیهای مالکیت معنوی است که به منظور بهرهگیری از داراییهای تکنولوژی در راههای جدید و خلاق مورد توجه قرار گرفته است. خرید یا فروش امتیاز در صنایعی همچون الکترونیک، کامپیوتر، مخابرات، بیوتکنولوژی، داروسازی و شیمیایی به شرکتها امکان داده تا به بازارهایی وارد شوند که پیش از این فقط جولانگاه شرکتهایی با تکنولوژیهای انحصاری بوده یا حتی باعث خلق بازارهای جدیدی شده که پیش از این بهخاطر نیاز به استانداردسازی اساساً وجود نداشتهاند.
چند سالی است که همکاران، موکلان، دوستان و آشنایان بارها نیاز به منبعی که نحوهی تدوین و پیادهسازی قراردادهای امتیاز تکنولوژی در آن به صورت روشن و خلاصه آمده باشد، را به من یادآور شدهاند. هرچند منابع چندی که ابعاد قانونی و مالی امتیاز تکنولوژی در آن به تفصیل تشریح شده در دسترس است، اما کمبود کتابی که مطالب آن به صورت ساده و قدم به قدم به این موضوع پرداخته باشد، به خوبی احساس میشد.
کتاب حاضر با تشریح ساده و کامل تمامی ابعاد قرارداد امتیاز تکنولوژی، تلاش میکند تا این خلأ را پر کند. این کتاب، با بررسی مسائلی که باید در اولین مراحل خرید یا فروش امتیاز موردتوجه قرار گیرد آغاز شده و با مطالعهی ملاحظات بلندمدت پایان میپذیرد. فصل 1 به تشریح روشهای جایگزین خرید یا فروش امتیاز و نحوهی تعیین استراتژی مناسب در میان آنها میپردازد. فصل 2، اجزای مختلف مالکیت معنوی در هر استراتژی امتیاز (همچون پتنت و علائم تجاری) و نحوهی مدیریت بر این اجزاء را معرفی میکند. فصل 3، نحوهی انجام تحقیقات بازار برای شناسایی بازارها، تکنولوژیهای رقابتی و خریداران بالقوه امتیاز و نحوهی استفاده از اطلاعات گردآوری شده را تشریح میکند. فصل 4 روشهای معمول برای تعیین ارزش مالکیت معنوی را معرفی و فصل 5، اطلاعات لازم برای تدوین استراتژی امتیاز را تشریح میکند. فصل 6، نظراتی در مورد نحوهی تجاریسازی تکنولوژی ارائه کرده و فصل 7، به مقولهی مذاکرات و تهیهی پیشنویس قراردادهای امتیاز میپردازد. ملاحظات سازمانی ادارهی بلندمدت قراردادهای امتیاز نیز موضوع فصل 8 است.
علاوه بر هشت فصل اصلی، پیوستهای کتاب نیز به ارائهی اطلاعات دقیقتر اختصاص یافته است. پیوست یک کتاب، فهرستی از منابع اطلاعاتی مفید در فاز تحقیقات بازار (همچون سازمانها، انتشارات و منابع اینترنتی) را معرفی میکند و پیوست دو، نمونهی کاملی از قراردادهای ترکیبی امتیاز را ارائه مینماید.
من در نگارش این کتاب، سه گروه را مشخصاً به عنوان خوانندگان اصلی کتاب مدنظر داشتهام. اولین گروه شامل افرادی است که در شرکتهای خود از مالکیت معنوی برخوردارند و از آن بهره میبرند ولی هنوز نیاز و زمان کافی برای تدوین و پیادهسازی یک استراتژی جدی را در این حوزه نداشتهاند. امیدوارم این گروه از خوانندگان با مطالعهی این کتاب بتوانند شناخت اولیهی مناسبی از تمامی ابعاد قراردادهای امتیاز به دست آورند. همچنین معتقدم که این گروه میتوانند از این کتاب بهره گرفته و تصمیم بگیرند که آیا فروش یا خرید امتیاز اساساً برای آنها استراتژی مناسبی به شمار میرود یا خیر و اگر چنین بود، بتوانند به سمت طراحی و پیادهسازی قراردادی مناسب گام بردارند. دومین گروه هدف، آن دسته از کارشناسان حرفهای هستند که در یکی از ابعاد فروش یا خرید امتیاز نیز تجاربی داشتهاند و تمایل دارند که اطلاعات خود در مورد دیگر ابعاد موضوع را گسترش دهند. برای مثال، اطلاعات ارزشگذاری تکنولوژی[1] میتواند برای وکلای مالکیت معنوی جالب توجه باشد. هرچند این افراد با ابعاد قانونی امتیازات تکنولوژی به خوبی آشنایند ولی ممکن است بهدنبال آموزش نکات بیشتری در مورد ارزشگذاری باشند. سومین گروه هدف، مبدعان و مخترعانند. کسانی که میتوانند با پرداخت هزینهای ناچیز و مطالعهی این کتاب، اقدامات لازم برای حفاظت از اختراع و ابداع خود و تجاریسازی موفق آن را بیاموزند. مخترعان و مبدعان میتوانند با استفاده از این کتاب آشنایی خود را با فرآیند فروش یا خرید امتیاز گسترش داده و توان تجاریسازی ابداعات خود و مذاکره با دریافت کنندگان بالقوه امتیاز را افزایش دهند.
این جانب در طی بیست و اندی سال تجربه در حوزهی اعطای امتیاز تکنولوژی، به عنوان عضوی از سازمانهای مطرح حوزهی امتیاز تکنولوژی، به عنوان مشاوری مستقل در دو شرکت نوپا و نهایتاً به عنوان استاد دانشکدهی بازرگانی فعالیت داشتهام. در تمام این سالها، همواره از من خواسته شده تا مرجعی مناسب در مورد اطلاعات پایهای امتیاز تکنولوژی پیشنهاد کنم، ولی من هیچگاه چنین کتابی که تمامی اطلاعات لازم، به شکلی واضح و مختصر در آن منعکس شده باشد نیافتم. لذا در اینجا دیدگاههای خود (و بسیاری از دوستان و همکاران خود) را در مورد مبانی فروش یا خرید امتیاز تکنولوژی به شما عزیزان تقدیم میکنم.
این کتاب برای تمام کسانی است که در این عرصه جالب و پرآتیه فعالند یا مایلند که به این حوزه وارد شوند. امیدوارم این کتاب برای شما مفید و جالب توجه واقع شود و در فعالیتهای تکنولوژیکی برای شما آرزوی توفیق مینمایم.
---------------------------------
[1]. Technology Valuing
منبع:http://www.ayandehnegar.org/page1.php?news_id=3336